کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل انجام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سر گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
انجام شدن، انجام گرفتن، عملی شدن
-
انجام
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجرا، ادا، ارتکاب، اعمال ۲. آخر، انتها، پایان، خاتمه، عاقبت، فرجام
-
اعمال
واژگان مترادف و متضاد
اجرا، انجام
-
ارتکاب
واژگان مترادف و متضاد
اجرا، انجام، عمل، مبادرت، ورزیدن
-
ختام
واژگان مترادف و متضاد
آخر، آخرکار، انتها، انجام، پایان، ختم، نهایت ≠ آغاز، ابتدا
-
خاتمه
واژگان مترادف و متضاد
آخر، انجام، انقضا، پایان، فرجام، نهایت ≠ آغاز
-
متحقق شدن
واژگان مترادف و متضاد
تحقق یافتن، عملی شدن، به وقوع پیوستن، انجام گرفتن
-
مختومه
واژگان مترادف و متضاد
ختمشده، بهپایانرسیده، انجام شده، به فرجام رسیده ≠ آغازشده
-
اجرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادا، ارتکاب، اعمال، انجام، ایفا ۲. بهجریانانداختن، بهکاربستن
-
ایفا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجرا، اعمال، انجام ۲. ادا، وفایبهعهد
-
برگزاری
واژگان مترادف و متضاد
۱. انجام، اجرا ۲. ادا، به جاآوری
-
تحقق بخشیدن
واژگان مترادف و متضاد
اجرا کردن، عملی کردن، انجام دادن، محقق ساختن
-
خاتمه پذیرفتن
واژگان مترادف و متضاد
خاتمه یافتن، به انجام رسیدن، انقضا یافتن، پایانیافتن، منقضی شدن ≠ آغاز شدن
-
سروصورت دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سامان دادن، به سامان کردن، منظم کردن ۲. انجام دادن، محقق کردن
-
خوب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به کردن، بهبود بخشیدن، شفا دادن، درمان کردن، معالجه کردن، التیام دادن ۲. کار درست انجام دادن، نیکویی کردن