کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرو شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
متحیر شدن
واژگان مترادف و متضاد
حیران شدن، حیرتزده شدن، مبهوت شدن، متعجب شدن، درماندن، فرو ماندن، سرگشتهشدن، حیران ماندن
-
مستغرق شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. غرق شدن، فرو رفتن ۲. غوطهور شدن ۳. سرگرم شدن ۴. مجذوب شدن
-
چال افتادن
واژگان مترادف و متضاد
گود شدن، فرو رفتن (گونه)
-
خاموش شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ساکتشدن، دم فرو بستن، خاموشی گزیدن ۲. ازجوش و خروش افتادن ۳. فرو نشستن، از بینرفتن ۴. منطفی شدن ۵. تاریک شدن ۶. قطعشدن جریان برق
-
سرنگون شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. واژگون شدن ۲. فرو ریختن، از بین رفتن، نابودشدن ۳. ساقط شدن، برافتادن، ور افتادن
-
ساقط شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برکنارشدن، معزول شدن ۲. افتادن، فرو افتادن ۳. فرود آمدن ۴. سقط شدن ۵. از بین رفتن، زایلشدن
-
خسوف
واژگان مترادف و متضاد
۱. ماهگرفتگی ۲. پنهانشدن، ناپدید شدن، فرو رفتن ≠ کسوف
-
باریدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. باران آمدن ۲. برفآمدن، تگرگ آمدن ۳. سرازیر شدن ۴. ریختن، فرو ریختن ≠ باراندن
-
تنزیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. ربا، ربح، فرع، مرابحه، نزول ۲. فرودآیی، ۳. نازل شدن، ۴. نازل کردن، فرو فرستادن
-
خوابیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خسبیدن، خفتن، غنودن به خواب فرو رفتن، لالا کردن، لالائی کردن، ≠ بیدار شدن ۲. دراز کشیدن ۳. تعطیلشدن، راکد شدن، متوقف گشتن(کار، فعالیت) ۴. کاهش یافتن، فرونشستن ۵. آرمیدن ۶. همبسترشدن، همخوابی کردن، ۷. بستری شدن ۸. انبارشدن، ذخیره ش