کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عُقَدِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عقد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بند، پیوند، گره ۲. بستن، پیمانبستن، عهدبستن، گرهزدن
-
عقد
واژگان مترادف و متضاد
۱. گردنبند، گلوبند ۲. بند
-
واژههای همآوا
-
عقد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بند، پیوند، گره ۲. بستن، پیمانبستن، عهدبستن، گرهزدن
-
عقد
واژگان مترادف و متضاد
۱. گردنبند، گلوبند ۲. بند
-
جستوجو در متن
-
طلاق گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا شدن، مطلقه شدن ≠ طلاق دادن ۲. ازدواج کردن ۳. فسخ عقد کردن (از سوی زن) ≠ عقد بستن، عقد کردن
-
گردنبند
واژگان مترادف و متضاد
طوق، عقد، قلاده، گلوبند، یاره
-
مزارعه
واژگان مترادف و متضاد
۱. زراعت کردن ۲. عقد زراعت
-
خوانچه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خونچه، سفره عقد ۲. طبق، خوان کوچک
-
سمط
واژگان مترادف و متضاد
۱. رشته، عقد، گردنبند ۲. رده، رسته
-
مواخات
واژگان مترادف و متضاد
۱. برادری، دوستی ۲. عقد اخوت و دوستی داشتن
-
علقه
واژگان مترادف و متضاد
بستگی، بند، پیوستگی، تعشق، تعلق، تمایل، عقد، علاقه، وابستگی
-
گلوبند
واژگان مترادف و متضاد
۱. عقد، گردنبند، گلوند ۲. قلاده ۳. دستمالگردن
-
حل
واژگان مترادف و متضاد
۱. ذوب، گداختن، گدازش ۲. آب، محلول ۳. باز کردن، فیصله دادن، گشودن ۴. تحلیل ۵. جواب، پاسخ، جوابیابی ۶. مستحیل ≠ عقد