کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عزاداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عزاداری
واژگان مترادف و متضاد
پرسه، پرسهنشینی، تعزیت، تعزیه، روضه، سوگواری، ماتم، مصیبت
-
جستوجو در متن
-
سینهزنی
واژگان مترادف و متضاد
تعزیت، سوگواری، عزاداری
-
ماتمداری
واژگان مترادف و متضاد
پرسه، تعزیه، سوگواری، عزاداری
-
مصیبتزدگی
واژگان مترادف و متضاد
تعزیتداری، عزاداری، داغدیدگی
-
پرسهنشینی
واژگان مترادف و متضاد
سوگواری، عزاداری، مصیبتزدگی
-
تعزیه
واژگان مترادف و متضاد
۱. روضه، روضهخوانی، سوگواری، عزاداری، ماتمداری، مرثیه، نوحهسرایی ۲. سوگواری کردن، عزاداری کردن، نوحهسرایی کردن ۳. شبیهخوانی، نمایش مذهبی
-
تکایا
واژگان مترادف و متضاد
تکیهها، حسینیهها، مکانهای عزاداری، تعزیهخانه
-
ماتم داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سوگواربودن، عزادار بودن ۲. عزاداری کردن، سوگواری کردن
-
ماتمزدگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعزیتداری، عزاداری، مصیبتدیدگی ۲. ماتمدیدگی
-
تعزیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. تسلیت، سرسلامتی ≠ تبریک ۲. سوگواری، عزاداری، ماتمپرسی، پرسه
-
سوگواری کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. عزاداری کردن ۲. ماتم گرفتن، به سوگ نشستن ۳. تعزیهگردانی کردن
-
موییدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. زاری کردن، مویه کردن، نالیدن، ندبه کردن ۲. عزاداری کردن، سوگواری کردن ۳. گریستن
-
روضه
واژگان مترادف و متضاد
۱. باغ، بوستان، گلزار ۲. روضهخوانی، عزاداری ۳. قبر، گور، مزار
-
سوگواری
واژگان مترادف و متضاد
تعزیت، تعزیتداری، تعزیه، سوگ، عزاداری، ماتم، مرثیهخوانی، نوحهخوانی، نوحهگری ≠ سرور، عیش