کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طرفدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
طرفدار، طرفدار
واژگان مترادف و متضاد
پیرو، تابع، حامی، طرفگیر، دوستدار، شاعی، هواخواه، هوادار، یار ≠ مخالف
-
جستوجو در متن
-
سلطنتطلب
واژگان مترادف و متضاد
هوادارسلطنت، طرفدار نظام سلطنتی
-
مشروطهخواه
واژگان مترادف و متضاد
مشروطهطلب، طرفدار حکومت مشروطه
-
جانبدار
واژگان مترادف و متضاد
حامی، طرفدار، هوادار ≠ مخالف
-
بالادار
واژگان مترادف و متضاد
۱. طرفدار، حامی ۲. بلندقد، بلند بالا، بلند قامت ≠ کوتاه قامت
-
تروریست
واژگان مترادف و متضاد
۱. آدمکش، عامل ترور، قاتل ۲. طرفدار ترور، وحشتگرا
-
هوادار
واژگان مترادف و متضاد
پارتی، پیرو، جانبدار، حامی، طرفدار، محب، هواخواه ≠ مخالف
-
مشتری
واژگان مترادف و متضاد
۱. بایع، خریدار ۲. طرفدار ۳. خواهان، خواستار، مایل ۴. ارباب رجوع، ۵. برجیس
-
پیرو
واژگان مترادف و متضاد
۱. امت، تابع، سالک، صحابه، طرفدار، مرید، مقلد، هواخواه، هوادار ۲. تعقیب، درپی
-
تئوکرات
واژگان مترادف و متضاد
۱. خداسالار، دینسالار، طرفدار حکومت مذهبی، طرفداردینسالاری، معتقد به خداسالاری ≠ دموکرات ۲. اشرافسالار، الیگارش
-
هواخواه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرزومند، پابند، سینهچاک، محب، مشتاق ۲. پیرو، تابع، حامی، طرفدار، مرید، هوادار
-
حامی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پشتیوان، پشتیبان، طرفدار، کمک، مجیر، مددکار، معین، هوادار، هواخواه، یار، یاریگر، یاور ۲. پارتی ≠ مخالف ۳. منسوب به حام ۴. فرزندان حام
-
پارتی
واژگان مترادف و متضاد
۱. جمعیت، حزب، دسته، فرقه، گروه ۲. جشن، شبنشینی ۳. پشتیبان، حامی، طرفدار، طرفگیر، هواخواه، هوادار ۴. بخش، قسمت ۵. قومپارت ≠
-
نگهبان
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاسبان، پاسدار، حارس، داروغه، هارون ۲. پاینده، حافظ، محافظ، مراقب، مستحفظ، نگاهدارنده ۳. دیدهبان، دیدهور، قراول، کشیک، گشتی، نگاهبان ۴. پشتیبان، حامی، طرفدار ۵. دربان، سرایدار