کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضربه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضربه
واژگان مترادف و متضاد
۱. زدن، شوک، ضربت ۲. آسیب ۳. قرعه
-
جستوجو در متن
-
ضربت
واژگان مترادف و متضاد
زخم، زدن، ضرب، ضربه، کتک، کوفت، نواخت
-
مشت
واژگان مترادف و متضاد
۱. پنجه دستگرهشده ۲. ضربه دست گرهشده
-
شوک
واژگان مترادف و متضاد
۱. صدمه، ضربه، لطمه ۲. تشنج، شوکه، منقلب
-
سرکوب
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختناق، قلعوقمع، مضمحل، منکوب ۲. ضربه، ضربت، لطمه ۳. گوشمال
-
لطمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسیب، صدمه، گزند، مضرت ۲. شوک، ضربه ۳. خسارت، خسران، زیان ۴. سیلی
-
زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نواختن ۲. ضرب، ضربه، ضربت ۳. دزدیدن، ربودن، قاپیدن ۴. ضربان ۵. کوفتن ۶. شکار کردن، صید کردن ۷. اتفاقافتادن، واقعشدن
-
لت
واژگان مترادف و متضاد
۱. چک، خدشه، سیلی، ضربه ۲. پاره، تکه، قطعه، لخت ۳. مصراع، مصرع، نیمبیت ۴. چماق ۵. عمود، گرز ۶. انبار، انبان ۷. بطن، شکم