کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضدیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضدیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاف، تضاد، تناقض، مباینت، مخالفت، مغایرت ۲. خصومت، دشمنی، عناد، معاندت، ناسازگاری، نقاضت ≠ موافقت، مرافقت
-
جستوجو در متن
-
تباین داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفاوت داشتن، متفاوت بودن ۲. اختلاف داشتن، ضدیت داشتن
-
نقاضت
واژگان مترادف و متضاد
۱. دشمنی، ضدیت، عناد، مخالفت ۲. خلافگویی
-
تناقض
واژگان مترادف و متضاد
۱. تخالف، تضاد، ضدیت، مغایرت، منافات ناسازگار ۲. ناسازگاربودن، ضدیکدیگر بودن
-
تضاد
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاف، تقابل، تناقض، ضدیت، مخالفت، مغایرت، ناسازگاری ≠ تماثل، سازگاری ۲. دشمنی، مخالفت ۳. ضدیکدیگربودن، متضاد بودن، مخالف یکدیگر بودن ≠ سازگار بودن، موافق بودن ۴. ضدیت داشتن
-
مباینت
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاف، تباین، تفاوت، تمایز، مغایرت ≠ تماثل ۲. دشمنی، خصومت ۳. تضاد، ضدیت ۴. مخالف بودن، اختلاف داشتن
-
اعراض
واژگان مترادف و متضاد
۱. انصراف، پشت کردن، رویگردانی، ضدیت، مخالفت ۲. ترس، هول ۳. کراهت، نفرت ≠ اقبال
-
عناد
واژگان مترادف و متضاد
بغض، جدال، حقد، خصومت، دشمنی، ستیزگی، ستیزه، ضدیت، عداوت، کین، کینهتوزی، کینه، گردنکشی، لجاج، لجاجت، مخاصمه، مخالفت، نفاق، نقار
-
مخالفت
واژگان مترادف و متضاد
اختلاف، اعراض، خصومت، خطاب، دشمنی، ستیزه، سرزنش، سرکشی، ضدیت، طغیان، عتاب، عداوت، عصیان، عناد، معاندت، نافرمانی، نقاضت ≠ موافقت
-
اختلاف
واژگان مترادف و متضاد
۱. افتراق، تباین، تضاد، تفارق، تفاوت، تمایز، توفیر، فرق، مغایرت، ۲. تشت، دعوا، ضدیت، کشمکش، مخالفت، مشاجره، نزاع، نفاق
-
ستیزه
واژگان مترادف و متضاد
پرخاش، جدال، جدل، جنگ، حرب، خصومت، دشمنی، دعوا، ستیز، ضدیت، عناد، کشاکش، مجادله، محاربه، مخالفت، مرافعه، معارضه، منازعه، مناقشه، نبرد، نزاع ≠ صلح
-
مخالفت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن، ناسازگاری کردن، عناد ورزیدن، ضدیت کردن ۲. مخالفتخوانی کردن ۳. ناموافق بودن، خلافورزیدن ≠ موافقت کردن، موافق بودن ۴. ممتنع بودن ۵. روی خوش نشان ندادن، تسلیمنشدن
-
ناخوشی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیماری، درد، عارضه، کسالت، مرض، مریضی، نقاهت ۲. ضدیت، کدورت، نقار ۳. تلخی، مرارت، ناگواری ۴. غمگینی، ناخوشدلی، ناشادی ۵. بدمزگی ≠ خوشی، سلامت
-
مقابله
واژگان مترادف و متضاد
۱. تطبیق، سنجش، مقایسه ۲. رویارویی، صفآرایی، مواجهه ۳. ضدیت، مخالفت ۴. روبهرو شدن ۵. مواجههدادن ۶. مقایسه کردن، تطبیق دادن ۷. ایستادگی، پایداری ۸. تلافی، جبران ۹. برابری، تساوی