کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضبط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضبط
واژگان مترادف و متضاد
۱. تصرف، توقیف ۲. آرشیو، بایگانی ۳. ثبت، درج، مندرج ۴. حبس ۵. حفظ، نگهداری
-
جستوجو در متن
-
گردآوری
واژگان مترادف و متضاد
تالیف، تدوین، جمعآوری، ضبط
-
آرشیو
واژگان مترادف و متضاد
بایگانی، پرونده، ضبط، مرکزاسناد
-
مندرج
واژگان مترادف و متضاد
ثبتشده، درجشده، ضبط، نوشته
-
مصادره
واژگان مترادف و متضاد
ضبط اموال، مطالبه، تاوانگیری، اخذ، بازگیری
-
توقیف شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازداشت شدن، حبس شدن، زندانی شدن ۲. ضبط شدن، مصادره شدن
-
توقیف
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازداشت، جلب، حبس، دستگیر، زندانی، محبوس ≠ آزاد ۲. ضبط ۳. بازداشت کردن ≠ آزاد کردن، رها ساختن ۴. ضبط کردن، قبضه کردن
-
مصادره کردن
واژگان مترادف و متضاد
ضبط کردن، گرفتن (دارایی و اموال)، تاوانگرفتن، مطالبه کردن، جریمه گرفتن
-
بایگانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرشیو، ضبط ۲. طبقهبندی (اسناد) ۳. طبقهبندی شده
-
ثبت
واژگان مترادف و متضاد
۱. درج، ضبط، مرقوم، مندرج ۲. کتابت، نگارش
-
درج
واژگان مترادف و متضاد
۱. ثبت، ضبط ۲. قید کردن، گنجانیدن ۳. مندرج ۴. طومار، نامه، نوشته
-
حفظ کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نگهداشتن، نگاه داشتن، محافظت کردن ۲. از بر کردن، آموختن، یاد گرفتن ۳. ضبط کردن ۴. ابقا کردن
-
توقیف کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازداشت کردن، جلب کردن، دستگیر کردن ≠ رها کردن ۲. حبس کردن، زندانی کردن، محبوس کردن ≠ آزاد ساختن ۳. ضبط کردن ≠ واپسدادن، رفع توقیف کردن
-
تصاحب
واژگان مترادف و متضاد
۱. تصرف، تملک ۲. ضبط ۳. قبض ۴. دستاندازی ۵. غصب ۶. دزدی ۷. اختیار، قدرت ۸. صاحب شدن، مالکشدن