کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقاله، خردشدن، خرد کردن، ریزریز کردن، گسستن ۲. تکسیر، کسر ۳. درهمشکستن، مغلوب کردن، منهزم ساختن
-
واژههای مشابه
-
طلسم شکستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طلسمشکنی کردن، طلسمزدایی کردن، باطلالسحر کردن، جادوزدایی کردن ۲. مانعزدایی کردن، طلسمگشایی کردن، رفع موانع کردن
-
بیعت شکستن
واژگان مترادف و متضاد
پیمانشکستن، نقضعهد کردن، پیمانشکنی کردن
-
جستوجو در متن
-
بست نشستن
واژگان مترادف و متضاد
تحصنجستن، تحصن کردن، متحصن شدن، پناه گرفتن ≠ بست شکستن
-
تکسر
واژگان مترادف و متضاد
۱. خرد شدن، ریزریزشدن، شکستن ۲. ضعف، ناتوانی
-
خرد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ریزریز کردن، شکستن، له کردن ۲. درهمشکستن، نابود کردن ۳. تبدیل کردن
-
سکوت کردن
واژگان مترادف و متضاد
دمفروبستن، خاموش ماندن، خاموشی گزیدن، خاموش شدن ≠ سکوت شکستن
-
طلسم کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جادو کردن، افسون کردن ≠ طلسم شکستن، طلسمگشودن ۲. بستن
-
متلاشی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. درهم شکستن، مضمحل کردن، از هم پاشاندن ۲. نابود کردن، معدوم کردن
-
برشکستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شکستن ۲. شکست دادن، مغلوب کردن، مقهور ساختن ۳. پریشان کردن
-
سرکوب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قلعوقمع کردن ۲. مغلوب کردن، منکوب کردن، مضحل کردن، درهم شکستن، فروکوفتن(دشمن) ۳. گوشمالی دادن
-
کسر
واژگان مترادف و متضاد
۱. برخه، خرده ۲. تقلیل، کاهش، نقصان ۳. تفریق، کم، منها ۴. خرد کردن، شکست، شکستن
-
اقاله
واژگان مترادف و متضاد
۱. الغا، رد، شکستن، فسخ، نسخ، نقض ۲. اغماض، بخشیدن، گذشت