کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوریده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شوریده
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشفته، بیقرار، پریشان، پریشانحال، شیدا، شیفته، مجذوب، مجنون، مشوش، منقلب، واله ۲. مضطرب، مغشوش، نامرتب، نامنظم
-
جستوجو در متن
-
ماهزده
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیوانه، مجنون، روانپریش ۲. شوریده، شیدا
-
مجنون کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیوانه کردن، به جنون کشاندن ۲. شیدا کردن، شیفته کردن، شوریده کردن
-
شیدا
واژگان مترادف و متضاد
بیقرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق
-
فریفته
واژگان مترادف و متضاد
۱. دلباخته، شوریده، شیدا، شیفته، غاوی، مجذوب، مفتون، وامق ۲. فریبخورده، گولخورده
-
مجذوب
واژگان مترادف و متضاد
۱. جذبشده ۲. دلباخته، علاقهمند، شوریده، شیفته، فریفته، مسحور، مفتون، واله
-
مجنون
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیخرد، بیعقل، جنزده، جنونزده، خردباخته، دیوانه، مخبط، مصروع ۲. دلباخته، شوریده، شیدا، شیفته ≠ عاقل، فرزانه
-
مشوش
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسیمه، آشفته، بیآرام، پریشان، شوریده، مضطرب، ناراحت، نگران، هراسان ۲. نامرتب ≠ آرام
-
آسیمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسیون، پریشان، پریشانخاطر ۲. حیران، حیرتزده، ژولیده، شگفتزده ۳. شوریده، متحیر، مشوش، نابسامان، وحشتزده، هراسان
-
برهم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آمیخته، انباشته، انبوه ۲. پریش، پریشان، درهم، مضطرب ۳. شوریده، مضطرب
-
پریشانحال
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، آشفتهخاطر، افسرده، بدبخت، بینوا، پریشان، پریشانخاطر، دژم، زار، سراسیمه، شوریده، مشوش، مضطرب ≠ آسودهخاطر
-
منقلب
واژگان مترادف و متضاد
۱. انگیخته، دگرگون، شوریده، متحول ۲. واژگون، برگشته ۳. ناراحت، مضطرب، پریشان، آشفته
-
نامرتب
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بینظم، پراکنده، شلخته، شوریده، مختل، نابسامان، ناجور، ناساز، نامنظم ≠ آشفته، بسامان، مرتب
-
نامنظم
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بیترتیب، بینظم، پخش، پراکنده، پریشان، شلخته، شوریده، نابسامان، نامرتب ≠ مرتب