کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شتاب
واژگان مترادف و متضاد
تسریع، تعجیل، تندی، سرعت، عجله ≠ درنگ، کندی
-
جستوجو در متن
-
سرعت بخشیدن
واژگان مترادف و متضاد
شتاب کردن، تسریع کردن
-
تعجیل کردن
واژگان مترادف و متضاد
عجله کردن، شتاب کردن، شتافتن
-
شتابزدگی
واژگان مترادف و متضاد
تعجیل، شتاب، عجله ≠ تانی
-
تسریع
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرعت، شتاب ≠ کند ۲. تعجیل، عجله ≠ تاخیر ۳. سرعت بخشیدن ۴. شتاب کردن، سرعت گرفتن ≠ تاخیر کردن
-
تعجیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. تبادر، تسریع، سرعت، شتابزدگی، شتاب، عجله ۲. شتاب کردن، شتافتن، عجله کردن
-
مبادرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقدام ۲. پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب ۳. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن ۴. اقدام کردن، دستیازیدن
-
مسارعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. شتاب، تعجیل، سرعت ۲. سبقت ۳. شتافتن، شتاب کردن، تندشتافتن ۴. بریکدیگر پیشی گرفتن
-
سرعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعجیل، عجله ≠ آهستگی، بطیء، کندی ۲. تندروی، تندی، شتاب
-
عجله
واژگان مترادف و متضاد
تسریع، تعجیل، سرعت، شتاب، شتابزدگی، شتابندگی ≠ تامل، درنگ
-
شتافتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رفتن، عازمشدن، عزیمت کردن ۲. شتاب کردن، عجله کردن ≠ ماندن، درنگ کردن
-
جلدی
واژگان مترادف و متضاد
۱. چابکی، چالاکی، چستی، دلیری ۲. سرعت، شتاب، عجله ≠ کندی
-
مبادرت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن ۲. اقدام کردن، دست یازیدن، مبادرت ورزیدن
-
تبادر
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب ۲. پیشدستی کردن ۳. شتافتن، عجله کردن ۴. پیشی گرفتن، سبقت گرفتن