کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوی چشم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چشم نهادن
واژگان مترادف و متضاد
منتظرماندن، انتظار کشیدن، چشم به راه بودن
-
حدقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. سیاهی چشم، مردمک، مردمک چشم ۲. خانهچشم، چشمخانه، کاسهچشم، حفرهچشم
-
چشم زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چشمزخمزدن، چشم کردن ۲. ترسیدن، واهمه کردن، هراس داشتن ۳. دودل بودن، مردد بودن، تردیدداشتن، یکدلدودل کردن
-
دیده
واژگان مترادف و متضاد
چشم، عین، نظر، نگاه
-
چشم
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیده، عین ۲. دید، رویت، نظر، نگاه ۳. امید، انتظار، توقع ۴. عزیز، گرامی ۵. چشمزخم ۶. حدقه
-
چشم انداختن
واژگان مترادف و متضاد
نگاه کردن، نگریستن، نظر افکندن، دید زدن، چشمگرداندن
-
چشم به هم زدن
واژگان مترادف و متضاد
آن، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
چشم داشتن
واژگان مترادف و متضاد
توقع داشتن، امید داشتن، امیدوار بودن، آرزو داشتن، منتظربودن
-
چشموچار
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینایی، دید ۲. چشم، دیده
-
طرفهالعین
واژگان مترادف و متضاد
لمحه، لحظه، یک چشم به هم زدن، آن
-
مژه
واژگان مترادف و متضاد
۱. موی پلک چشم ۲. دنباله تارمانند یاختهها، مژک
-
متوقع بودن
واژگان مترادف و متضاد
توقع داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن، امیدداشتن
-
باصره
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینایی، دید، قوهدید ≠ سامعه ۲. چشم، دیده، عین ≠ گوش
-
منتظر شدن
واژگان مترادف و متضاد
صبر کردن، انتظار کشیدن، منتظر ماندن، چشم به راهبودن
-
چشم خوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهچشمآمدن، بهنظرآمدن، دیده شدن، چشمزخمخوردن، چشمزده شدن ۲. محسوس بودن، مشخص بودن