کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سستکُره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سست
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیاساس، بیبنیان، بیپایه ≠ متقن، موثق ۲. ضعیف، کاسد ۳. تنبل، چلمن، کاهل، وارفته ۴. بیحال، راجل، شل، کسل، کند، ناتوان، ول ≠ سخت، سفت ۵. نرم ۶. متزلزل، ناپایدار، نااستوار، بیثبات ≠ استوار ۷. لخت ۸. بیمعنی، بیهوده ۹. نامفهوم، بیمفه
-
کره
واژگان مترادف و متضاد
اجبار، کراهت، گوی، نفرت
-
کره
واژگان مترادف و متضاد
بچه، نوزاد
-
کره
واژگان مترادف و متضاد
۱. چربی، روغن ۲. پینه ۳. چرک، ریم، وسخ
-
سست شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ضعیفشدن، ناتوان گشتن، بیرمق شدن، کمزور شدن ۲. درماندن، واماندن، از کار افتادن ۳. دلسردشدن، مایوس شدن، نومید شدن ۴. مردد شدن، تردید داشتن ۵. کاهلی کردن، تنبلی کردن، مسامحه کردن ۶. شل شدن، کند شدن
-
سست کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آهسته کردن، کند کردن ۲. ضعیف کردن، ناتوان کردن، دچار رخوت شدن، بیحال کردن ۳. متزلزل کردن، فتور کردن