کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سر شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفوق یافتن، ممتاز گشتن، برتر شدن ۲. سپری شدن، طیشدن، به سر آمدن، گذشتن
-
واژههای مشابه
-
سر باختن
واژگان مترادف و متضاد
جان باختن، جانفدا کردن، جانبازی کردن
-
سر بریدن
واژگان مترادف و متضاد
ذبح کردن، بسمل کردن، سر از تن جدا کردن
-
سر پیچیدن
واژگان مترادف و متضاد
امتناعورزیدن، تخطی کردن، تمرد کردن، رویگردانشدن، سرپیچی کردن، سر برتافتن، سرکشی کردن، عصیان ورزیدن، نافرمانی کردن، تمکینن کردن
-
سر خوردن
واژگان مترادف و متضاد
سریدن، لغزیدن، لیز خوردن
-
سر دواندن
واژگان مترادف و متضاد
معطل کردن، مماطله کردن، امروز و فردا کردن، علاف کردن
-
سر زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. روییدن، سبزشدن، سر برآوردن ۲. برآمدن، طلوع کردن، بردمیدن ≠ افول کردن، غروب کردن ۳. دیدن کردن، بازدید کردن ۴. ناگهانی به جایی واردشدن
-
سر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آغاز کردن، آغازیدن، شروع کردن، سر دادن ۲. سپری کردن، گذراندن ۳. به سر بردن ۴. ساختن، مدارا کردن، سازش کردن، مماشات کردن ۵. زندگی کردن، روزگار گذراندن ۶. گذران کردن، معیشت کردن ۷. پوشیدن، روی سر انداختن، به سر کردن
-
سر کشیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرککشیدن، سر درآوردن ۲. سر زدن، سرکشی کردن ۳. نوشیدن، آشامیدن (یکباره) ۴. بالارفتن
-
جستوجو در متن
-
سربهراه شدن
واژگان مترادف و متضاد
سر بهزیر شدن، مطیع شدن، رام شدن، فرمانبردارشدن، حرفشنو شدن ≠ نافرمان شدن
-
چربیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. افزون شدن، زیاده شدن، سنگینتر شدن، فزونی یافتن ۲. چیره شدن، چیرگی یافتن، غالب شدن، غلبهیافتن ۳. برتری داشتن، برتری یافتن، رجحانداشتن، سر بودن، سر شدن
-
تصدیع
واژگان مترادف و متضاد
۱. اذیت، تزاحم، دردسر، زحمت، صداع، مزاحمت ۲. درد سر دادن، باعثزحمت شدن، مزاحم شدن، مصدع شدن
-
بالا رفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. افزایش یافتن، افزوده شدن ۲. ترقی کردن ۳. ساخته شدن، برافراشته شدن ۴. سر کشیدن، نوشیدن