کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرپرستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرپرستی
واژگان مترادف و متضاد
پیشوایی، تیمار، ریاست، کفالت، مباشرت، نظارت، نگهداری، وصایت
-
واژههای مشابه
-
سرپرستی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نظارت کردن، اداره کردن ۲. کفالت کردن
-
جستوجو در متن
-
تولیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرپرستی ۲. ولایت دادن، والی گردانیدن
-
ریاست
واژگان مترادف و متضاد
آقایی، بزرگی، پیشوایی، حکومت، زعامت، سرپرستی، سروری، مدیریت، مهتری
-
وصایت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرپرستی، قیمومت، کفالت، ولایت ۲. سفارش، وصیت
-
نظارت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازرسی، بررسی، سرپرستی، مباشرت، مراقبت ۲. تماشا، نظر، نگرش
-
کفالت
واژگان مترادف و متضاد
پایندانی، تضمین، تعهد، تقبل، جانشینی، سرپرستی، ضمان، ضمانت، قائممقامی، وصایت، وکالت
-
تکفل
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعهد، تقبل، ضمان ۲. کفالت، سرپرستی ۳. کفالت کردن، کفیل شدن، متعهد شدن، پایندانی کرن، بهعهدهگرفتن
-
تیمار
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندوه، غم ۲. اندوهگساری، غمخواری ۳. حضانت، سرپرستی ۴. پرستاری، توجه ۵. اندیشه، فکر
-
مباشرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرمش، جماع، همخوابگی، مباضعت، مجامعت، نزدیکی ۲. جماع کردن، آرمیدن ۳. کارگزاری، تصدی، سرپرستی، نظارت ۴. نظارت کردن ۵. اقدام کردن، پرداختن
-
نگهداری
واژگان مترادف و متضاد
۱. حفاظت، حفظ، صیانت ۲. پاسداری، حراست، محارست، محافظت، وقایت ۳. توجه، مراقبت، مواظبت ۴. بازداری، ضبط، کف ۵. پرستاری، سرپرستی