کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرما
واژگان مترادف و متضاد
۱. برد، برودت، خنکی، زمهریر، سردی، سوز، یخبندان ≠ گرما ۲. دمایپایین
-
واژههای مشابه
-
سرما خوردن
واژگان مترادف و متضاد
زکامشدن، چایمان کردن
-
جستوجو در متن
-
دما
واژگان مترادف و متضاد
حرارت، گرما، گرمی ≠ سرما
-
یخبندان
واژگان مترادف و متضاد
برودت، سرما، یخزدگی
-
زمهریر
واژگان مترادف و متضاد
برد، برودت، سرما، صندید، یخزدگی ≠ حرارت، گرما
-
برودت
واژگان مترادف و متضاد
۱. خنکی، سردی، سرما ≠ حرارت ۲. سردیمزاج
-
حر
واژگان مترادف و متضاد
۱. حرارت، گرما، گرمی ۲. گرمشدن ≠ برد، سرما
-
حرقت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سوختگی، سوز، سوزش ۲. سوختن ۳. حرارت، دما، گرمی ≠ سرما ۴. شوروشوق، عشقوعلاقه
-
حرور
واژگان مترادف و متضاد
۱. گرما، حرارت ≠ سرما ۲. آتش، آذر ۳. آتشباد، بادگرم، تشباد ≠ سوز، سموم
-
خنکی
واژگان مترادف و متضاد
۱. برودت، سردی، سرما ۲. خوشی، سعادت، نیکبختی ≠ گرمی ۳. لوسی، بیمزگی ۴. التهابزدا، گرمیزدا
-
حمرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرخرنگ، سرخ ≠ خضرا ۲. سال سخت ۳. گرما، حرارت، داغی ≠ سرما
-
برد
واژگان مترادف و متضاد
۱. برودت، سرما، سوز ≠ حر ۲. پرنیان ۳. حجر، سنگ ≠ کلوخ
-
سردی
واژگان مترادف و متضاد
۱. برودت، سرما، ۲. بیعلاقگی، دلسردی، سردمزاجی ۳. بیروحی، خشکی ۴. بیاعتنایی، بیتوجهی ≠ گرما، گرمی ۵. بیمیلی