کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سد
واژگان مترادف و متضاد
۱. بستن، مسدود کردن ۲. حایل، رادع، مانع ۳. آببند، بند ۴. مسدود، بست ۵. صد ۶. حد، مرز
-
سد
واژگان مترادف و متضاد
قرن، مائه، مئه ≠ دهه، هزاره
-
واژههای مشابه
-
سد بستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سد ساختن ۲. مسدود کردن، بستن ۳. مانع شدن
-
سد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مسدود کردن، بستن ۲. مانع شدن، جلوگیری کردن
-
جستوجو در متن
-
بندش
واژگان مترادف و متضاد
انسداد، سد
-
خارراه
واژگان مترادف و متضاد
مانع، مزاحم، سد راه
-
آببند
واژگان مترادف و متضاد
بند، سد، ورغ
-
انسداد
واژگان مترادف و متضاد
بند، بندش، سد، گرفتگی، گیر ≠ انفتاح
-
رادع
واژگان مترادف و متضاد
۱. جلوگیر، حاجب، حایل ۲. بند، سد، مانع ۳. عایق
-
مسدود
واژگان مترادف و متضاد
بست، بسته، بند، سد، گرفته، مقفل ≠ مفتوح، باز، گشوده
-
مسدود کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بستن ۲. بند آوردن ۳. سد کردن ≠ باز کردن
-
موجشکن
واژگان مترادف و متضاد
سد ساحلی، دیواره ساحلی، دیواره شکننده موج، موجگیر
-
برم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آبگیر، استخر، برکه، تالاب، غدیر ۲. بند، سد کوچک