کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سامان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سامان
واژگان مترادف و متضاد
۱. خطه، سو، قلمرو، کران، مرز، حد، سرحد، ناحیه، منطقه ۲. ابزار، اثاث، اسباب، وسایل ۳. انتظام، ترتیب، نظام، نظم ۴. خانمان، ماوا، محل، مقام، مکان، منزل ۵. کالا، متاع ۶. ثروت، دولت، مکنت ۷. رواج، رونق، آرام، راحت، قرار ۸. منطقه، مکا
-
واژههای مشابه
-
سامان بخشیدن
واژگان مترادف و متضاد
سامان دادن، مرتب کردن، نظم دادن، رونقبخشیدن ≠ نابسامان کردن
-
سامان دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نظمدادن، مرتب کردن، انتظام بخشیدن، درست کردن ۲. سروسامان دادن، ساماندهی کردن
-
سامان گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. منظم شدن، مرتب شدن، درست شدن ۲. سروسامان گرفتن، سامان یافتن
-
جستوجو در متن
-
سروصورت دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سامان دادن، به سامان کردن، منظم کردن ۲. انجام دادن، محقق کردن
-
طرح انداختن
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد کردن، به وجود آوردن، خلق کردن، ساختن، ترتیبدادن، سامان دادن
-
وسایل
واژگان مترادف و متضاد
ابزار، ادوات، اسباب، جهاز، سامان، لوازم، وسایط
-
سازمان دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مرتب کردن، نظم دادن، سامان دادن ≠ درهمریختن، نابسامان کردن ۲. تشکیلات، برنامهریزی
-
اثاث
واژگان مترادف و متضاد
ابزار، اثاثیه، اسباب، رخت، سامان، عقار، کالا، لوازم، متاع
-
انتظام
واژگان مترادف و متضاد
آراستگی، ترتیب، تنسیق، تنظیم، دیسیپلین، سامان، ساماندهی، نظام، نظم
-
خانمان
واژگان مترادف و متضاد
۱. خانومان، خانه، سامان، سرا، ماوا، مسکن ۲. اهلبیت، اهل وعیال، زن و فرزند ۳. اسباب زندگی
-
قلمرو
واژگان مترادف و متضاد
ارض، بوم، حوزه، حیطه، خاک، خطه، سامان، سرزمین، کشور، مرز، مرزوبوم، ملک، ملکت، مملکت، ناحیه
-
ماوا
واژگان مترادف و متضاد
۱. پناه، پناهگاه، ملاذ، ملجا ۲. جا، جایگاه، سامان، محل، مقام، موضع، منزل، مسکن، وثاق