کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سالَک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سالک
واژگان مترادف و متضاد
۱. درویش، صوفی، عارف ۲. رونده، رهرو ۳. پیرو
-
واژههای همآوا
-
سالک
واژگان مترادف و متضاد
۱. درویش، صوفی، عارف ۲. رونده، رهرو ۳. پیرو
-
جستوجو در متن
-
طریقتشناس
واژگان مترادف و متضاد
عارف، سالک، متاله
-
اهلاله
واژگان مترادف و متضاد
بدیل، سالک، عارف
-
رونده
واژگان مترادف و متضاد
ذاهب، راهگذر، راهی، رهرو، سالک
-
سالکی
واژگان مترادف و متضاد
۱. سالکدار ۲. مبتلابه سالک
-
صوفی
واژگان مترادف و متضاد
پشمینهپوش، درویش، سالک، عارف، متصوف
-
رهرو
واژگان مترادف و متضاد
۱. درویش، سالک، عارف ۲. راهرو، راهگذر، ، پیسپار، رونده
-
عارف
واژگان مترادف و متضاد
۱. سالک، صوفی ۲. دانا، صاحبنظر، عالم، عریف، واقف
-
راهرو
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاساژ، تونل، دالان، دهلیز، نقب ۲. رهرو، سالک ۳. راهپیما، سیاح، مسافر
-
بدیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهلاله، سالک، صالح، عارف ۲. جانشین ۳. عوض، جایگزین ۴. انتخاب، گزینه ۵. شق
-
پیرو
واژگان مترادف و متضاد
۱. امت، تابع، سالک، صحابه، طرفدار، مرید، مقلد، هواخواه، هوادار ۲. تعقیب، درپی
-
جزو
واژگان مترادف و متضاد
۱. بخش، پاره، قسمت، لخت ۲. عداد، عضو، عضو ۳. رهرو، سالک