کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زمان سبز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبز
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخضر، خضرا ≠ احمر ۲. تازه، تر، خرم، شاداب ≠ پژمرده، خشکیده ۳. شاد، خرم ۴. شمشیر، خنجر ۵. بنگ ۶. سبزه، سبزهچهره، گندمگون، اسمر ۷. معشوق
-
واژههای مشابه
-
سبز شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. روییدن، جوانه زدن ≠ خشکیدن، خشک شدن ۲. ظاهرشدن، پیدا شدن
-
سبز کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رویاندن، رویانیدن ۲. رنگ سبز کردن
-
جستوجو در متن
-
سبزهقبا
واژگان مترادف و متضاد
کلاغ سبز، سبزقبا
-
خضرا
واژگان مترادف و متضاد
۱. سبز، سبزه ۲. آبی، کبود، نیلگون
-
مینایی
واژگان مترادف و متضاد
۱. سبز مایل به آبی ۲. از جنس مینا
-
اخضر
واژگان مترادف و متضاد
۱. سبز، ۲. آبی، کبود، نیلگون
-
سرخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. آل، حمرا، قرمز، گلرنگ، گلگون، لالهگون ≠ سبز ۲. کمونیست
-
برون آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خارجشدن ≠ داخل شدن ۲. دمیدن، روییدن، سرزدن، سبز شدن
-
طاووسی
واژگان مترادف و متضاد
۱. مربوط به طاووس ۲. به رنگ طاووس، سبز براق مایل به بنفش، مطوس
-
خشکیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پژمردن، پژمردهشدن ۲. خشک شدن، خوشیدن، بیطراوتشدن، بیآب شدن، خشکیده شدن، تفتیده شدن ≠ سبز شدن ۳. بیآب شدن ۴. منجمد شدن، یخ زدن ۵. مات بردن، مبهوت شدن، متحیرشدن، تعجب کردن
-
بردمیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دمیدن ۲. سر زدن، طلوع کردن ≠ غروب کردن ۳. رستن، روییدن، سبز شدن ≠ خشکیدن ۴. برخاستن، بلند شدن ۵. بردمیدن، فوت کردن ۶. جوشیدن، فوران کردن
-
سر برآوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سربلند کردن ۲. سر برداشتن ۳. بالا آمدن، طلوع کردن ۴. ظاهر شدن، نمایان شدن، خود رانشان دادن ۵. مرتفع شدن، بلند شدن ۶. برخاستن ۷. روییدن، سبز شدن، دمیدن ۸. بالیدن، قد کشیدن ۹. افتخار کردن ۱۰. ممتازشدن، برجسته شدن، ش