کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زدن موی وغیره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چراغ زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. روشن وخاموش کردن (چراغ خودرو)، علامت دادن، چراغ دادن ۲. چشمک زدن، اشاره کردن
-
چرت زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نیمخواببودن ۲. تهویم، به خواب کوتاه رفتن
-
چشم زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چشمزخمزدن، چشم کردن ۲. ترسیدن، واهمه کردن، هراس داشتن ۳. دودل بودن، مردد بودن، تردیدداشتن، یکدلدودل کردن
-
ساز زدن
واژگان مترادف و متضاد
نواختن، نوازندگی کردن
-
ساعت زدن
واژگان مترادف و متضاد
ثبت کردن(ساعت ورود و خروج، ساعت حرکت وسائطنقلیه)
-
ساغر زدن
واژگان مترادف و متضاد
ساغر کشیدن، شراب خوردن، شراب نوشیدن، بادهگساری کردن، می زدن، باده نوشیدن، بادهنوشی کردن
-
سرکوفت زدن
واژگان مترادف و متضاد
سرزنش کردن، شماتت کردن، ملامت کردن، نکوهیدن، نکوهش کردن ≠ تمجید کردن، تحسین کردن، تشویق کردن
-
سروکله زدن
واژگان مترادف و متضاد
گفتگو کردن، مباحثه کردن
-
سق زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوردن ۲. نفرین کردن، لعنت فرستادن ≠ آفرین کردن
-
سکه زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ضرب کردن ۲. رونق بخشیدن، پررونق کردن ۳. کارشایان کردن
-
سگدو زدن
واژگان مترادف و متضاد
به هرسو دویدن، تلاش کردن، دوندگی کردن، جانکندن، تکاپو کردن
-
سوت زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سوتکشیدن، سوت به صدا درآوردن، در سوت دمیدن ۲. داوری مسابقات کردن ۳. صفیر کشیدن
-
سوسو زدن
واژگان مترادف و متضاد
کورسو زدن، تابیدن (نور ضعیف)، سوسو کردن
-
سیخونک زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحریک کردن، واداشتن ۲. دواندن ۳. به تکاپوواداشتن
-
سیلی زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. توگوشی زدن، کشیده زدن، چک زدن، سیلی نواختن ۲. صدمهزدن، لطمه دیدن