کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رگسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رگ
واژگان مترادف و متضاد
۱. آوند، پی، حبل، عصب، وتر، ورید، وعا ۲. عرق، عصب ۳. حمیت، غیرت
-
جستوجو در متن
-
مویرگ، مویرگ
واژگان مترادف و متضاد
رگ بسیارنازک، رگ مویین
-
عصب
واژگان مترادف و متضاد
پی، رگ
-
وعا
واژگان مترادف و متضاد
۱. رگ ۲. آوند، ظرف
-
وتر
واژگان مترادف و متضاد
۱. پی، تار، تیر، رگ، زه ۲. طاق، قوس، کمان
-
عرق
واژگان مترادف و متضاد
۱. رگ ۲. نایژه ۳. بیخ، ریشه، نژاد ۴. آبرو، حمیت
-
غیرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعصب، حمیت ۲. حسد، رشک ۳. رگ، صفت، مردانگی، مروت، ناموسپرستی
-
آوند
واژگان مترادف و متضاد
۱. ظرف، کوزه ۲. رگ، وعاء ۳. قید ۴. برهان، حجت، دلیل
-
حبل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بند، رسن، رشته، ریسمان، الیافبافته، طناب ۲. رگ، عرق ۳. ذمه ۴. پیمان، عهد ۵. وصال ۶. دست آویز
-
پی
واژگان مترادف و متضاد
۱. اساس، بن، بنیاد، بنیان، بیخ، پایه، شالوده، مبنا ۲. اثر، ردپا، رد ۳. پس، پشت، تعاقب، دنبال، عقب، قفا، متعاقب، واپس ۴. رگ، عصب
-
چم
واژگان مترادف و متضاد
۱. خرام، نازخرام ۲. راه، روش، شیوه، طرز، ۳. قلق، لم، فوتوفن، شگرد ۴. رگ خواب، نقطه ضعف ۵. سبب، جهت، دلیل، انگیزه، علت ۶. داب، عادت ۷. بزه، تقصیر، جرم، گناه ۸. سینه، صدر ۹. آراسته، آماده ۱۰. اندوخته، فراهم ۱۱. رونق، رواج ۱۲. شرح،