کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رکن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسطقس، بالار، پایه، ستون، عماد ۲. عمده، مهم
-
جستوجو در متن
-
عماد
واژگان مترادف و متضاد
۱. پالار، رکن، ستون ۲. تکیهگاه، متکا
-
اسطقس
واژگان مترادف و متضاد
اساس، اصل، پایه، رکن، عنصر، مایه
-
سرحلقه
واژگان مترادف و متضاد
بانی، رکن، سرخیل، رهبر، سردسته، سرکرده، سرگروه، سلسلهجنبان، پیشوا
-
خمیره
واژگان مترادف و متضاد
۱. ذات، سرشت، طبیعت، طینت، نهاد ۲. جوهر، جوهره ۳. مایه ۴. اساس، رکن ۵. ترکیب
-
ستاد
واژگان مترادف و متضاد
۱. قرارگاه، مرکز، مقر ۲. ارکان حرب ۳. رکن، مرکز برنامهریزی
-
ستون
واژگان مترادف و متضاد
۱. تیرک، استوانه، رکن، عماد، عمود، قایمه، جرز ۲. گروه، دسته، صف، ردیف (نظامی)
-
سرجنبان
واژگان مترادف و متضاد
بانی، رئیس، رکن، رهبر، سرخیل، سردسته، سرسلسله، سرکرده، سلسلهجنبان، قاید، مهتر قوم
-
عرش
واژگان مترادف و متضاد
۱. اریکه، اورنگ، تخت، مسند ۲. آسمان، سپهر ۳. سایبان، سقف ۴. پایه، رکن ≠ فرش