کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روی نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نمودن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارائه، عرضه کردن، نشاندادن، نمایاندن، نمایشدادن ۲. آشکار کردن، برملا کردن، فاش کردن ۳. انجامدادن، کردن
-
نشاندادن
واژگان مترادف و متضاد
ارائه کردن، نمایاندن، نمایشدادن، نمودن
-
معونت کردن
واژگان مترادف و متضاد
یاری کردن، کمک نمودن، امداد کردن، مدد رساندن
-
معونت کردن
واژگان مترادف و متضاد
یاری کردن، کمک نمودن، امداد کردن، مدد رساندن
-
ملاطفت نمودن
واژگان مترادف و متضاد
لطف کردن، ملاطفت کردن، مدارا کردن، مهربانی کردن
-
ارائه
واژگان مترادف و متضاد
۱. عرضه، نمایش، ۲. نشاندادن، نمودن
-
تواجد
واژگان مترادف و متضاد
به وجد آمدن، وجد کردن، شور نمودن
-
محکم کردن
واژگان مترادف و متضاد
استوار کردن، سفت کردن، قایم کردن، ثابت نمودن، پابرجا کردن ≠ سست کردن
-
تذلل
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوارنمایی، عاجرنمایی ۲. خود را خوار داشتن، ۳. فروتنی نمودن
-
عرضه
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارائه، نمایش، نمود ۲. نشاندادن، نمودن ۳. اظهار، بیان ۴. پیشنهاد ۵. تقدیم، تقدیمی، هدیه
-
متجاوز شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعدی کردن، تهاجم نمودن ۲. از حد گذشتن ۳. بیش شدن، بالا زدن
-
باز نمودن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تشریح کردن، توضیح دادن، شرح دادن، نشاندادن، بیان کردن، تبیین کردن ۲. شناساندن، نشان دادن ۳. گزارش کردن
-
برازیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برازنده بودن، زیبندگی داشتن، زیبیدن، زیبا نمودن، زیبندهبودن، سزاوار بودن، شایسته بودن، طرازیدن ۲. پینه کردن، وصله کردن
-
تفال زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فال گرفتن ۲. به فال نیک گرفتن، مروا کردن، تفال نمودن ≠ تطیر کردن، مرغوا زدن
-
تسامح
واژگان مترادف و متضاد
۱. اهمال، تساهل، تغافل، سهلانگاری، غفلت، فروگذاری، مدارا، مسامحه، مماطله ≠ جدیت، سختکوشی ۲. سختگیری ۳. مدارا کردن، تساهل نمودن، فروگذار کردن، نرمی کردن ۴. آسان گرفتن