کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رها شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رها کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترک کردن، ول کردن ۲. آزاد کردن، خلاص کردن، رهانیدن، نجاتدادن
-
جستوجو در متن
-
خلاص شدن
واژگان مترادف و متضاد
خلاصییافتن، نجات یافتن، رها شدن، آزاد شدن، فراغتیافتن، آسوده شدن
-
مستخلص شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزاد شدن، رهایی یافتن، رها شدن ۲. نجاتیافتن ۳. خلاص شدن
-
تقید
واژگان مترادف و متضاد
۱. پایبندی، تعهد ۲. پابند شدن، مقید بودن ≠ رها شدن
-
منتفی شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برطرف شدن، از بین رفتن، از میان رفتن ۲. مسکوت ماندن، رها شدن
-
سیر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیزار شدن، نفرتزده شدن، بیمیل شدن، بیرغبت گشتن، ملول گشتن، متنفر شدن، دلزده شدن ≠ راغبگشتن، مشتاق شدن ۲. خسته شدن ۳. دستکشیدن، رها کردن، گریزان شدن ۴. اشباع شدن ≠ گرسنه ماندن، گرسنه شدن ۵. بینیاز گشتن، مستغنی شدن
-
برائت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیگناهی، پاکی، تبرئه، معصومیت ۲. بیزاری، تنفر، نفرت ۳. خلاصی، رهایی، نجات ۴. دوری، بری ۵. اجازه، منشور ۶. حماله ۷. تبرئه شدن، رها شدن، مبرا شدن
-
ترک کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترک گفتن، خداحافظی کردن ۲. دست بر داشتن، دستکشیدن ۳. دل برکندن، رها کردن، ول کردن ۴. منصرف شدن، واگذاشتن ۵. وداع گفتن ۶. عزیمت کردن