کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راه افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
معرکه راه انداختن
واژگان مترادف و متضاد
ازدحام کردن، جاروجنجال راه انداختن
-
جستوجو در متن
-
معوق ماندن
واژگان مترادف و متضاد
بهتاخیر افتادن، عقب افتادن
-
تک افتادن
واژگان مترادف و متضاد
جدا شدن، جداماندن، تنها شدن، تنها ماندن، دور افتادن
-
تهافت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سقوط، لغزش ۲. افتادن، درافتادن ۳. پیاپی افتادن
-
سقوط
واژگان مترادف و متضاد
۱. افت، افتادگی، زوال، لغزش، نزول، هبوط ≠ صعود ۲. فروپاشی، تلاشی، اضمحلال ۳. افتادن، پرتشدن، فرود آمدن، فرو افتادن ≠ صعود کردن
-
سقوط کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. افتادن ۲. برافتادن، برنار شدن ۳. کاهش یافتن ۴. منحرف شدن، در منجلاب فساد افتادن
-
ساقط شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برکنارشدن، معزول شدن ۲. افتادن، فرو افتادن ۳. فرود آمدن ۴. سقط شدن ۵. از بین رفتن، زایلشدن
-
بازماندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ازکار ماندن، جداماندن، دنبال افتادن، عقب افتادن، عقبماندن، واپس ماندن ۲. ایستادن، توقف کردن، متوقف شدن ۳. خسته شدن، کوفته شدن ۴. بهجا گذاشتن، به جای ماندن، پس ماندن
-
منسوخ شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ازرواج افتادن، نامتداول گشتن، از بین رفتن ≠ باب شدن، متداول گشتن ۲. لغو شدن، ملغا شدن، باطل شدن ۳. نامعتبر شدن، از اعتبار افتادن
-
چو افتادن
واژگان مترادف و متضاد
شایع شدن، دهن به دهن گشتن
-
حاجت افتادن
واژگان مترادف و متضاد
نیاز پیدا کردن، ضرورت یافتن
-
حاشیه رفتن
واژگان مترادف و متضاد
خارجشدن، دور افتادن، پرت شدن (از موضوع)
-
چال افتادن
واژگان مترادف و متضاد
گود شدن، فرو رفتن (گونه)
-
خاریدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خارش داشتن، بهخارش افتادن، ۲. خارش کردن