کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیزی پز، قابلمه پز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فیس
واژگان مترادف و متضاد
افاده، پز، تبختر، تفرعن، تکبر
-
طبخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. پختن، پخته کردن ۲. پخت، پز، آشپزی
-
گردنه
واژگان مترادف و متضاد
پز، بند، پژ، تپه، کتل، کوه، کوهراه، گریوه، گلوگاه
-
افاده
واژگان مترادف و متضاد
۱. باد، پز، تبختر، تفرعن، تکبر، خودبینی، فیس، منی، نخوت ۲. بهرهدهی، سودرسانی
-
تبختر
واژگان مترادف و متضاد
۱. افاده، پز، تفرعن، تکبر، فخرفروشی، فیس، گندهدماغی ۲. به خودبالیدن، فخر فروختن، نازیدن
-
پز
واژگان مترادف و متضاد
۱. شکل، سرووضع، لباس، وضع ۲. افاده، تبختر، تظاهر، خودنمایی، فیس
-
چسی آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پز دادن، فیس کردن، افاده فروختن ۲. تفاخر کردن، فخرفروختن ۳. خودنمایی کردن، متکبرانه رفتار کردن
-
کتل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بلندی، پز، پژ، پشته، تپه، تل، عقبه، کوه، گردنه، گریوه ۲. توق ۳. اسبزینکرده