کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیدهبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیدهبان
واژگان مترادف و متضاد
دیدبان، دیدهور، قراول، مراقب، نگهبان، یزک
-
جستوجو در متن
-
یزک
واژگان مترادف و متضاد
پیشقراول، دیدهبان، دیدهور، قراول
-
قراول
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاسدار، جلودار، دیدهبان، دیدهور، طلایه، کشیک، گماشته، مستحفظ، نگهبان، یزک ۲. نشانهروی، نشانهگیری
-
مراقب
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاسدار، حارس، دیدهبان، دیدهور، گماشته، محافظ، مستحفظ، مهیمن، نگاهبان، نگاهدار، نگهبان ۲. آگاه، گوشبزنگ، مترصد، متوجه، ملتفت، منتظر، مواظب، ناظر ۳. رقیب
-
نگهبان
واژگان مترادف و متضاد
۱. پاسبان، پاسدار، حارس، داروغه، هارون ۲. پاینده، حافظ، محافظ، مراقب، مستحفظ، نگاهدارنده ۳. دیدهبان، دیدهور، قراول، کشیک، گشتی، نگاهبان ۴. پشتیبان، حامی، طرفدار ۵. دربان، سرایدار