کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دور کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دور کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاراندن، طرد کردن ۲. طرد
-
جستوجو در متن
-
طرد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مطرود کردن، دور کردن، از خود راندن ۲. تبعید کردن، نفیبلد کردن ۳. کنار گذاشتن
-
معزول کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برکنار کردن، عزل کردن، خلع کردن، از کاربرکنار کردن، کنار گذاشتن، برداشتن ≠ منصوب کردن، گماشتن، برگماشتن ۲. دور کردن، جدا کردن
-
راندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رانندگی کردن ۲. بیرون کردن، دور کردن، رانش ۳. تاراندن، طرد کردن ۴. تبعید کردن، نفیبلد کردن
-
طواف کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دور کعبهگشتن ۲. زیارت کردن (بقاع متبرکه) ۳. دورزن، چرخ زدن، دور گشتن
-
مفارقت کردن
واژگان مترادف و متضاد
جدا شدن، از هم دور شدن، دوری گزیدن
-
چرخاندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به حرکت درآوردن، به دور خود گرداندن، وادار به چرخیدن کردن، چرخانیدن، چرخ دادن ۲. به جریانانداختن ۳. اداره کردن ۴. کنترل کردن، مهار کردن
-
خلوت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. عزلتگزیدن، تنها نشستن ۲. بهخلوت نشستن، دور ازاغیار ماندن ۳. خالی کردن ۴. مجامعت کردن
-
برکندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. از ته کندن، کندن ۲. از ریشه درآوردن، ریشهکن کردن ۳. جدا کردن، بریدن ≠ نشاندن ۴. نابود کردن، ازبین بردن ۵. دور کردن
-
متواری ساختن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گریزاندن، فراری دادن ۲. راندن، دور کردن
-
تدویر
واژگان مترادف و متضاد
۱. گرد کردن، مدور ساختن ۲. دور دادن
-
طرد
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخراج، تبعید، نفی بلد، ۲. رد، نفی، ۳. وازده ۴. دک کردن، دور کردن، راندن، تاراندن
-
بیتوته کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شبزندهداری کردن، شب نخفتن ≠ خفتن ۲. شب دور از خانه به سر بردن ۳. بیدار ماندن
-
تبعید
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخراج، جلای وطن، راندن، طرد، نفی بلد ۲. دور کردن، طرد کردن، راندن ۳. تغریب