کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوباره جمع اوری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تفریق
واژگان مترادف و متضاد
۱. کاستن، کم کردن ≠ افزودن، جمع کردن ۲. کاهش، کسر، منها ≠ جمع، اضافه ۳. پراکندگی، تجزیه، تفکیک، جدایی ۴. پراکنده کردن، تفکیک کردن، جدا کردن
-
اندوختن
واژگان مترادف و متضاد
پسانداز کردن، جمع کردن، ذخیره کردن
-
سرجمع زدن
واژگان مترادف و متضاد
حساب کردن، جمع زدن
-
تدوین
واژگان مترادف و متضاد
۱. تالیف، تهیه، گردآوری، مدونسازی ۲. تالیف کردن، جمع کردن، گردآوری کردن، مدون ساختن
-
حاصل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به دستآوردن، اکتساب کردن، تحصیل کردن ۲. جمع کردن، فراهم کردن ۳. به نتیجه رسیدن، نتیجهگرفتن
-
منها کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفریق کردن ≠ جمع کردن ۲. کسر کردن، کاستن ۳. به حساب نیاوردن
-
مجتمع شدن
واژگان مترادف و متضاد
گردآمدن، جمع شدن، انجمن کردن ≠ پراکندهشدن، متفرق شدن
-
پراکندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تارومار کردن، متفرق کردن ۲. انتشار، نشر ۳. پخش کردن، شایع کردن ۴. گستردن، منتشر کردن ۵. افشاندن، نثار کردن ۶. بههمریختن، ≠ جمع کردن
-
برچیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دانه چیدن ۲. انتخاب کردن، برگزیدن، گزینش کردن ۳. جمعآوری کردن، جمع کردن، گرد آوردن ۴. تعطیل کردن، منحل کردن
-
بستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فراز کردن، قفل کردن، کلون کردن ≠ باز کردن، وا کردن گشودن، ۲. تعیین کردن، مقرر کردن، منعقد کردن ≠ فسخ کردن ۳. گره زدن ۴. سد کردن، مسدود کردن ≠ آزاد کردن، باز کردن ۵. راهبندان کردن، قرق کردن ۶. ورچیدن جمع کردن(بساط و )، تعطیل کرد