کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوباره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوباره
واژگان مترادف و متضاد
ازنو، مجدد، مجدد، مجدداً، مکرراً
-
جستوجو در متن
-
ازنو
واژگان مترادف و متضاد
دوباره، مجدد، مجدداً، مکرر
-
مجدد
واژگان مترادف و متضاد
۱. ازنو، دوباره، مکرر ۲. تازه، نو
-
باز گفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیان کردن ۲. تکرار کردن، دوباره گفتن، واگفتن
-
باز یافتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دوباره پیدا کردن، پیدا کردن، دوباره به دست آوردن، دوبارهیافتن ≠ گم کردن، از دست دادن ۲. استحصال کردن ۳. بازیابی کردن ۴. درک کردن، فهمیدن
-
تکرار
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازگویی، تکریر، واگویی ۲. ازسرگیری، اعاده، تجدید، دوبارهکاری ۳. تمرین، مرور، ممارست ۴. بسامد ۵. بازگو کردن، بازگفتن ۶. دوباره انجامدادن، مکرر کردن
-
باز
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسم نیز، هم، همچنین ۲. گشاده، منبسط، گشوده، مفتوح، وا ≠ بسته ۳. ازنو، دوباره ۴. دایر، برقرار، برپا ۵. سنقر، قوش ۶. قلیا ≠ اسید ۷. باج، باژ، خراج ۸. جدا ۹. روشن ۱۰. جدا، منفصل ۱۱. روباز ۱۲. بیمانع، آزاد ۱۳. فاصلهدار ۱۴. چا