کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده چین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چین خوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تا خوردن، چین افتادن، چروک شدن، چین برداشتن، شکنجگرفتن، چیندار شدن، پرچین شدن، شکنج یافتن ۲. گسلزدایی
-
چینی
واژگان مترادف و متضاد
۱. منسوب به چین ۲. اهلچین، شهروند چین ۳. ظروف آبگینهای
-
چروک
واژگان مترادف و متضاد
چین، شکن، شکنج، کرس
-
آژنگ
واژگان مترادف و متضاد
چروک، چین، شکنج، گره، ماز
-
چین
واژگان مترادف و متضاد
۱. آژنگ، اخمه، چروک ۲. تا، لا ۳. تاب، شکن، شکنج، فر، کرس ۴. شیار، خط ۵. چینه، قشر، لایه
-
شکن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چروک، چین، کرس ۲. پیچوخم، تاب، شکنج، فر، ماز
-
شکنج
واژگان مترادف و متضاد
۱. آژنگ، چروک ۲. پیچوخم، چین، شکن، ماز
-
تاب
واژگان مترادف و متضاد
۱. توان، توانایی، رمق، طاقت، قدرت، قوت، نا، وسع، یارا ۲. پیچ، جعد، چین، خمش، شکن، طره، کرس ۳. پرتو، تابش، روشنی، فروغ، نور ۴. حرارت، سوزش، گرمی، هرم ۵. آرام، صبر، قرار ۶. پایداری، تحمل، شکیبایی، شکیب ۷. دوام، مقاومت ۸. چین، شکن
-
طی
واژگان مترادف و متضاد
۱. خلال، ضمن ۲. سپری کردن، پیمودن، گذراندن، گذشتن، درنوردیدن، ۳. قطع ۴. نورد، شکن، چین ۵. پیچیدن
-
کنج
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیغوله، زاویه، کنار، گوشه، گوه، نبش ۲. چین، شکن، کنجل ۳. قوز، قوزدار، گوژپشت
-
فر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاب، چین، شکن، کرس ۲. تازگی، طراوت، نوی ۳. دلال، غنج، کرشمه، ناز ۴. تنور، تنوره
-
ماز
واژگان مترادف و متضاد
۱. آژنگ، چین، شکن، شکنج ۲. مازن، مازو، مازوج ۳. ترک، رخنه، شکاف ۴. مازن، مازو، مازه، گلکاو
-
پیچ
واژگان مترادف و متضاد
۱. نبش ۲. انحنا، خمیدگی، خم، کجی ۳. چین، شکنج، شکن، کرس ۴. گشت ۵. میخ
-
نورد
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاب، چین ۲. پیچنده، لاپیچ ۳. اندوخته، ذخیره ۴. جنگ، رزم، کلنجار، ناورد، نبرد
-
حالت
واژگان مترادف و متضاد
۱. حال، کیفیت، مورد، وضعیت، چگونگی، وضع ۲. جنبه، بعد ۳. طبیعت، هیئت ۴. نهج ۵. وجد، خلسه ۶. چین، شکن