کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده رود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رود
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدول، جویبار، جوی، رودخانه، نهر ۲. جگربند، جگرپاره، فرزند، کودک ۳. ساز
-
جیحون
واژگان مترادف و متضاد
جو، رود، رودخانه، نهر
-
جوی
واژگان مترادف و متضاد
جدول، جویبار، رود، نهر
-
جویبار
واژگان مترادف و متضاد
جدول، جوی، رود، نهر
-
رودخانه
واژگان مترادف و متضاد
رود، شط، نهر
-
شط
واژگان مترادف و متضاد
رود، رودخانه، نهر
-
جگربند
واژگان مترادف و متضاد
جگرپاره، رود، فرزند
-
دریا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقیانوس، بحر، یم ۲. رود ≠ بر، خشکی
-
کودک
واژگان مترادف و متضاد
بچه، جوان، خردسال، رود، صبی، طفل، نوباوه، نوباوه، نوجوان
-
تالاب
واژگان مترادف و متضاد
آبدان، آبگیر، استخر، برکه، برم، غدیر، نورنجه ≠ جوی، نهر، رود
-
نهر
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدول، جویبار، جوی ۲. جیحون، رود
-
فرزند
واژگان مترادف و متضاد
آقازاده، اولاد، بچه، پور، رود، زاد، زاده، سلیل، صبی، غلام، نسل، نورچشم، ولد ≠ پدر
-
طنطنه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجمل، جاهوجلال، طمطراق، فروشکوه، کروفر، شوکت، جاه ۲. آوازه، شهرت ۳. صدای ساز، بانگ بربط، صدا، نوای رود
-
وادی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بادیه، بیابان، صحرا، کویر، هامون ۲. عرصه، میدان ۳. رود، مسیل، نهر، ≠ آبادی، شهر
-
ساز
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارغنون، تار، سهتار، چنگ، رود، عود ۲. تجمل، برگ، دستگاه ۳. ساخت، سامان ۴. تحمل، سازگاری، سازش ۵. خدعه، فریب، مکر، نیرنگ ۶. تدارک، تهیه ۷. جامه، رخت، لباس ۸. بنه، توشه، زاد سفر ۹. راه، روش، طریق، شیوه ۱۰. نفع، سود ۱۱. آرایش، آما