کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشمنی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سگالیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندیشه کردن، اندیشیدن، فکر کردن ۲. دشمنی کردن
-
چپ افتادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دشمنشدن ۲. دشمنی کردن، مخالفت کردن، کینهتوزشدن، خصمانه رفتار کردن ≠ همراهی کردن
-
مجادله کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نزاع کردن، جنگیدن، ستیزیدن، دعوا کردن، ستیز کردن ۲. جدل کردن، مباحثه کردن ۳. دشمنی کردن، خصومت ورزیدن
-
محاجه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. استدلال کردن، مباحثه کردن، حجت آوردن ۲. جدل کردن، بگومگو کردن ۳. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن
-
چخیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. حرف زدن، دمزدن ۲. کوشیدن، تلاش کردن، سعی کردن ۳. ستیزه کردن، جنگیدن، مبارزه کردن ۴. دشمنی کردن، خصومتورزیدن
-
ستیزیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ستیزه کردن، جدال کردن، جنگ کردن ≠ سازش کردن، آشتی کردن ۲. دشمنی ورزیدن ۳. ناسازگار بودن، ناسازگاری کردن، لجاجت ورزیدن ≠ سازگارشدن
-
سگالش
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندیشه، فکر ۲. چارهجویی ۳. اندیشه بد کردن ۴. پنداشتن ۵. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن ۶. چارهجویی کردن
-
مخالفت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن، ناسازگاری کردن، عناد ورزیدن، ضدیت کردن ۲. مخالفتخوانی کردن ۳. ناموافق بودن، خلافورزیدن ≠ موافقت کردن، موافق بودن ۴. ممتنع بودن ۵. روی خوش نشان ندادن، تسلیمنشدن
-
معاندت
واژگان مترادف و متضاد
۱. دشمنی، ستیز، ستیزهجویی، عناد، گردنکشی، مخالفت، معانده ۲. ستیزیدن، عنادورزیدن، ستیزهجویی کردن
-
تعارض
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاف، تخالف، تعاند، خلافورزی، دشمنی، ستیز، عناد، عنادورزی، کشمکش، معارضه ۲. خلافورزی کردن، متعرض شدن ۳. ناسازگاری
-
مکابدت
واژگان مترادف و متضاد
۱. سختی، دشواری، زحمت ۲. دشمنی، معاندت ۳. رنجکشیدن، سختی دیدن، زحمت دیدن ۴. ستیز کردن، ستیهیدن
-
محاجه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خصومت، خصومتورزی، دشمنی ۲. استدلال، برهان ۳. جدل، مباحثه ۴. حجت آوردن، دلیل آوردن، استدلال کردن ۵. خصومت ورزیدن