کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست پیش را گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سبقت گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشی گرفتن، پیش افتادن، جلو زدن ≠ عقبافتادن ۲. پیشدستی کردن
-
سبق بردن
واژگان مترادف و متضاد
پیش افتادن، پیشی گرفتن، سبقت جستن
-
تقدم
واژگان مترادف و متضاد
۱. اولویت، برتری، پیشدستی، پیشی، ترجیح، رجحان، سبق، مزیت ≠ تاخر ۲. پیش افتادن، پیش بودن، پیش رفتن، جلو رفتن، پیشی جستن، پیشی گرفتن
-
مسابقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزمایش، آزمون، امتحان، کنکور ۲. پیشی، تاخت، رقابت، سبقت، همچشمی ۳. پیشی گرفتن، پیش افتادن، سبقت گرفتن ۴. تاختن ۵. جنگیدن
-
متارکه کردن
واژگان مترادف و متضاد
جداشدن، طلاق گرفتن، یکدیگر را ترک کردن ≠ ازدواج کردن
-
معانقه
واژگان مترادف و متضاد
دستدرگردن یکدگرافکندن، یکدیگر را در آغوش گرفتن، یکدیگررادر آغوش کشیدن
-
ترفع
واژگان مترادف و متضاد
۱. برتری جستن ۲. خودرا برتر پنداشتن، خود را برتر گرفتن ۳. برتریداشتن، برتر بودن، سر بودن
-
برخاستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایستادن، بهپاخاستن، برپا شدن، بلند شدن ۲. بیدار شدن ۳. بردمیدن، سر زدن ۴. برآمدن، طلوع کردن ۵. شوریدن، شورش کردن، طغیان کردن، عصیان کردن، قیام کردن ۶. متصاعد شدن ۷. پدیدآمدن، آغاز شدن، در گرفتن ۸. پیش آمدن، اتفاق افتادن،
-
حاکم شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فرمان رواگشتن، والی شدن، حکمران شدن ۲. غالب شدن، چیره شدن، مسلط گشتن، ۳. مستولی شدن، فراگرفتن، حکمفرما شدن ۴. حق خود را گرفتن، برنده شدن
-
سوا شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جدا شدن ۲. متارکه کردن، طلاق دادن، طلاق گرفتن ۳. یکدیگر را ترک کردن ۴. انتخابشدن، گزیدهشدن، دستچین شدن