کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در حال حاضر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حرف در آمدن
واژگان مترادف و متضاد
شایعشدن، شایعهپراکنی کردن، مورد اتهام قرار گرفتن
-
سر در آوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیبردن، دریافتن، درک کردن، وقوف یافتن ۲. آگاهشدن، اطلاع حاصل کردن، واقف شدن، مطلعشدن ۳. متوجه شدن، ملتفت شدن، فهمیدن ۴. ظاهر شدن، پیدا شدن، بیرون آمدن، خارج شدن
-
تن در دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. راضیشدن، رضایت دادن ۲. تسلیم شدن ۳. پذیرفتن، قبول کردن ≠ رد کردن، نپذیرفتن
-
جستوجو در متن
-
بالفعل
واژگان مترادف و متضاد
۱. درعمل، عملاً ≠ بالقوه ۲. در حال حاضر، اکنون، فعلا، حالا
-
حاضر
واژگان مترادف و متضاد
۱. حی، شاهد، موجود ≠ غایب ۲. آماده، فراهم، مهیا، دردسترس ≠ نامهیا ۳. مستعد ≠ نامستعد ۴. اکنون، زمان حال ≠ گذشته ۵. شهرنشین ≠ بادیه نشین، بادی ۶. در دسترس
-
حال
واژگان مترادف و متضاد
۱. احوال، اوقات، حالت ۲. وضعیت، چگونگی، کیفیت، وضع ۳. اکنون، الحال، ≠ گذشته ۴. اینک، حالا ۵. لحظه، دم، هنگام ۶. زمان حاضر، مضارع ۷. خوشی، سرمستی ۸. ذوق ۹. وجد، شور، نشاط ۱۰. جریان، ماجرا ۱۱. انرژی، تاب، توان ۱۲. روش، شیوه، طریقه