کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در بستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حرف در آمدن
واژگان مترادف و متضاد
شایعشدن، شایعهپراکنی کردن، مورد اتهام قرار گرفتن
-
در حال، فورحالی شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فهمیدن، دریافتن، درک کردن، آگاه گشتن، ملتفت شدن، متوجه شدن، ۲. مزین شدن، آراسته شدن
-
سر در آوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیبردن، دریافتن، درک کردن، وقوف یافتن ۲. آگاهشدن، اطلاع حاصل کردن، واقف شدن، مطلعشدن ۳. متوجه شدن، ملتفت شدن، فهمیدن ۴. ظاهر شدن، پیدا شدن، بیرون آمدن، خارج شدن
-
تن در دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. راضیشدن، رضایت دادن ۲. تسلیم شدن ۳. پذیرفتن، قبول کردن ≠ رد کردن، نپذیرفتن
-
جستوجو در متن
-
بهتان
واژگان مترادف و متضاد
۱. افترا، ترفند، تهمت، دروغ، فریه، کذب ۲. افترا زدن، افترا بستن، تهمت بستن، تهمت زدن، دروغ بستن، دروغ زدن
-
بیعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیمان، عهد، معاهده، میثاق ۲. پیمان بستن، عهد بستن
-
سد بستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سد ساختن ۲. مسدود کردن، بستن ۳. مانع شدن
-
طاق بستن
واژگان مترادف و متضاد
طاق زدن
-
گشادن
واژگان مترادف و متضاد
افتتاح، باز کردن، گشودن، ≠ بستن
-
انجماد
واژگان مترادف و متضاد
انعقاد، بستن، جامدشدن، یخزدگی
-
سخت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دشوار کردن، پیچیده کردن، مشکل کردن، صعب کردن ≠ آسان کردن، سهل کردن ۲. محکم کردن، استوار کردن ۳. سفت کردن، محکم بستن ≠ سست کردن، سست بستن
-
طمع کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزمند شدن، آزور شدن، آزمندی کردن، آزور بودن، حرصورزیدن، حریص شدن ≠ طمع بریدن، طمعبردن، طمع بستن ۲. امید داشتن، انتظار داشتن، توقع داشتن، امید بستن
-
خالی بستن
واژگان مترادف و متضاد
گزافه گفتن، لاف زدن، دروغ گفتن
-
خاموش ماندن
واژگان مترادف و متضاد
ساکتشدن، دمفرو بستن، سکوت کردن، خاموش شدن