کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درمانده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درمانده
واژگان مترادف و متضاد
بدبخت، بیچاره، حیران، خسته، دردمند، سرگشته، عاجز، فرومانده، کوفته، متحیر، مستاصل، مضطر، ناتوان، وامانده
-
جستوجو در متن
-
زله
واژگان مترادف و متضاد
بستوه، بیچاره، خسته، درمانده، مستاصل
-
ستوه آمدن
واژگان مترادف و متضاد
به ستوهآمدن، خسته شدن، درمانده شدن، ستوه یافتن
-
ستوه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خسته، درمانده ۲. ملول ۳. رنجور
-
وامانده
واژگان مترادف و متضاد
ازپاافتاده، خسته، درمانده، کوفته، لنگ، مستاصل
-
هاژ
واژگان مترادف و متضاد
۱. درمانده، عاجز ۲. حیران، سرگشته، متحیر
-
ناکامروا
واژگان مترادف و متضاد
درمانده، شکستخورده، محروم، نامراد، ناموفق ≠ کامروا، کامیاب
-
فرومانده
واژگان مترادف و متضاد
بیچاره، بینوا، تهیدست، حیران، درمانده، سرگشته، عاجز، متحیر، وامانده
-
کوفته
واژگان مترادف و متضاد
۱. خسته، درمانده، فرسوده، وامانده ۲. پایمال ۳. آسیبدیده، ضربدیده
-
مستاصل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. درمانده کردن، ناتوان کردن، به استیصال کشاندن، عاجز کردن، بیچاره کردن ۲. نابود کردن، ریشهکن کردن
-
ازپاافتاده
واژگان مترادف و متضاد
۱. ازکارافتاده، زمینگیر ۲. خسته، درمانده، ضعیف، فرسوده، ناتوان، وامانده
-
خاکبرسر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینوا، درمانده، بدبخت، بیچاره ۲. ذلیل، خوار ۳. زبون، توسریخور، مصیبترسیده، آفتزده
-
دردمند
واژگان مترادف و متضاد
بستری، بیمار، درمانده، علیل، کسل، متالم، مریض، معلول، ناخوش، وجیع ≠ تندرست
-
مانده شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. از پاافتادن، خسته شدن، کوفته شدن ۲. عاجز شدن، درمانده شدن ۳. از کار افتادن، ناتوان گشتن