کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داور
واژگان مترادف و متضاد
حاکم، حکم، قاضی، میانجی، هیربد
-
جستوجو در متن
-
حکم
واژگان مترادف و متضاد
داور، قاضی
-
حاتم
واژگان مترادف و متضاد
۱. حاکم، ۲. داور، قاضی
-
حقوقدان، حقوقدان
واژگان مترادف و متضاد
۱. قانوندان ۲. داور، قاضی ۳. وکیلمدافع
-
قاضی
واژگان مترادف و متضاد
حاکم، حکم، دادرس، داور، دیان، فیصل
-
دادرس
واژگان مترادف و متضاد
دادبیگ، دادده، دادگر، داور، عادل، فریادرس، قاضی، میرداد
-
دادستان
واژگان مترادف و متضاد
۱. مدعیالعموم ۲. دادور، داور، قاضی ۳. امیر، پادشاه
-
فیصل
واژگان مترادف و متضاد
۱. حاکم، داور، قاضی ۲. داوری، قضاوت ۳. فیصله، حلوفصل
-
میانجی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پایمرد، داور، شفیع، میانگیر، واسطه ۲. رابط
-
هیربد
واژگان مترادف و متضاد
۱. آموزگار، آموزنده، استاد، معلم ۲. داور ۳. پیشوا، موبد، موبدموبدان
-
حاکم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آمر، داور، دیان، سائس، صاحباختیار، عامل ۲. ساتراب، شهربان، استاندار، امیر، پیشوا، حکمران، شاه، فرماندار، فرمانروا، والی ۳. برنده، حقدار ≠ محکوم ۴. چیره، مسلط، غالب ۵. حکم کننده ۶. قاضی، داور ۷. حاضر، موجود، حکمفرما، مستولی