کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دام دام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تله
واژگان مترادف و متضاد
بند، پهند، تور، جال، دام
-
دد
واژگان مترادف و متضاد
جانور، حیوان، درنده، سبع، وحش، وحشی ≠ دام
-
حباله
واژگان مترادف و متضاد
۱. بند، دام ۲. قید ۳. ریسمان، رسن
-
تور کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به دام انداختن، شکار کردن، صید کردن ۲. رام کردن (جنسمخالف)
-
تور
واژگان مترادف و متضاد
۱. تله، جال، دام ۲. تار، تیره ۳. سیر، گردش، گشت، سفر، سیاحت
-
بالان
واژگان مترادف و متضاد
۱. بالانه، دالان، دهلیز، راهرو سرپوشیده ۲. تله، دام ۳. بالنده، رشدیابنده، رشدکننده ۴. مجرب
-
بند
واژگان مترادف و متضاد
۱. حبل، رسن، رشته، ریسمان، طناب، نخ ۲. ترک، زین ۳. بست، عقد، قید، گره، گیر ۴. پیوند، لولا، مفصلگاه، مفصل ۵. استخوان انگشت ۶. اتصالگاه، پیوندگاه، گرهگاه ۷. تله، دام ۸. رهن، گرو ۹. گرفتاری، مخمصه ۱۰. آز، طمع ۱۱. یک زوجگاو ۱۲. حیله