کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خِرّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خر
واژگان مترادف و متضاد
۱. الاغ، حمار، درازگوش ۲. احمق، نادان، کودن ۳. بزرگ، درشت، زمخت(پیشوندواره)
-
خر
واژگان مترادف و متضاد
۱. حلقوم، گلو، خرخره ۲. گردن ۳. یخه، یقه
-
خر شدن
واژگان مترادف و متضاد
احمق شدن، نادانشدن، حماقت کردن
-
خر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فریفتن، گولزدن ۲. خام کردن ۳. شیرینزبانی کردن، مداهنه کردن، چاپلوسی کردن، تملق گفتن (بهمنظور سوءاستفاده یا فریفتن)
-
واژههای همآوا
-
خر
واژگان مترادف و متضاد
۱. الاغ، حمار، درازگوش ۲. احمق، نادان، کودن ۳. بزرگ، درشت، زمخت(پیشوندواره)
-
خر
واژگان مترادف و متضاد
۱. حلقوم، گلو، خرخره ۲. گردن ۳. یخه، یقه
-
جستوجو در متن
-
عنق
واژگان مترادف و متضاد
خر، گردن، معطف
-
گردن
واژگان مترادف و متضاد
جید، خر، عنق، معطف
-
خروار
واژگان مترادف و متضاد
۱. سیصد کیلو، یکسومتن ۲. یک بار خر ۳. یکعالم، مقدارزیاد ۴. مانند خر
-
درازگوش
واژگان مترادف و متضاد
۱. الاغ، حمار، خر ۲. خرگوش
-
حمار
واژگان مترادف و متضاد
الاغ، خر، درازگوش ≠ بقر، گاو، گوساله
-
الاغ
واژگان مترادف و متضاد
۱. حمار، خر، درازگوش ۲. احمق
-
چارپا
واژگان مترادف و متضاد
چاروا، حیوان بارکش، ستور، استر، خر، الاغ، قاطر ≠ دوپا