کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خَلْقِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خلق
واژگان مترادف و متضاد
اخلاق، اوقات، خاصه، خصلت، خو، داب، سجیه، شیمه، طبع، طبیعت، طینت، عادت، عریکه، مزاج، مشرب، منش
-
خلق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفریدن، آفریده، آفرینش، ابداع، احداث، انشاد، ایجاد، تناسل، تولید، خلقت، کون، مخلوق ۲. توده، عامه، عوام ۳. امت، قوم، مردم، ملت ۴. مخلوق ۵. غیرسید ≠ سید ۶. آدمی، انسان ۷. آدمیان، انسانها ۸. هیکل، شمایل ۹. عالم مادی ۱۰. شهروند، ت
-
خلق
واژگان مترادف و متضاد
پوسیده، ژنده، فرسوده، کهنه، مندرس ≠ نو
-
خلق شدن
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد شدن، پدیدآمدن، آفریده شدن، خلقت یافتن
-
خلق کردن
واژگان مترادف و متضاد
پدید آوردن، آفریدن، ابداع کردن، به وجود آوردن
-
واژههای همآوا
-
خلق
واژگان مترادف و متضاد
اخلاق، اوقات، خاصه، خصلت، خو، داب، سجیه، شیمه، طبع، طبیعت، طینت، عادت، عریکه، مزاج، مشرب، منش
-
خلق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفریدن، آفریده، آفرینش، ابداع، احداث، انشاد، ایجاد، تناسل، تولید، خلقت، کون، مخلوق ۲. توده، عامه، عوام ۳. امت، قوم، مردم، ملت ۴. مخلوق ۵. غیرسید ≠ سید ۶. آدمی، انسان ۷. آدمیان، انسانها ۸. هیکل، شمایل ۹. عالم مادی ۱۰. شهروند، ت
-
خلق
واژگان مترادف و متضاد
پوسیده، ژنده، فرسوده، کهنه، مندرس ≠ نو
-
جستوجو در متن
-
آفریدن
واژگان مترادف و متضاد
ابداع، ایجاد، خلق، ساختن
-
بریه
واژگان مترادف و متضاد
خلق، مخلوق، مردم، ناس
-
آفریده
واژگان مترادف و متضاد
خلق، ساخته، مخلوق، مصنوع ≠ آفریدگار، آفریننده
-
امت
واژگان مترادف و متضاد
پیرو، خلق، طایفه، گروه، ملت
-
طرح انداختن
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد کردن، به وجود آوردن، خلق کردن، ساختن، ترتیبدادن، سامان دادن