کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خودداری
واژگان مترادف و متضاد
ابا، اجتناب، استنکاف، امتناع، امساک، پرهیز، تحاشی، جلوگیری، دریغ، سرپیچی، بردباری، خویشتنداری، شکیبایی، کف، مضایقه، ممانعت، نکول
-
واژههای مشابه
-
خودداری کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. امتناع کردن، امتناع ورزیدن، استنکاف ورزیدن، تحاشی کردن ۲. تمرد کردن، سرپیچی کردن ۳. مضایقه کردن ۴. ممانعت کردن، جلوگیری کردن ۵. خویشتنداری کردن، بردباری کردن، شکیبایی کردن
-
جستوجو در متن
-
مضایقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. خودداری، دریغ، فروگذاری ۲. تنگ گرفتن، خودداری کردن، دریغ ورزیدن، سخت گرفتن
-
مضایقه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خودداری کردن، دریغ ورزیدن ۲. سختگرفتن، سختگیری کردن
-
جلوگیری
واژگان مترادف و متضاد
پیشگیری، خودداری، دفع، قدغن، ممانعت، منع، نهی
-
تحاشی
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجتناب، احتراز، استنکاف، امتناعورزی، امتناع، انکار، پرهیز، خودداری، دوری ۲. امتناع ورزیدن، پرهیز کردن، دوری کردن، امتناع کردن، دوری جستن، خودداری کردن
-
خویشتنداری
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجتناب، بردباری، خودداری، شکیبایی ۲. اتقاء، پرهیز، پرهیزگاری، ورع
-
طفره داشتن
واژگان مترادف و متضاد
اهمال ورزیدن، تعلل کردن، مسامحه کردن، سستی کردن، پابهپا کردن، کوتاهی کردن، خودداری کردن، بهانهآوردن
-
کف
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازداشتن، نگهداشتن ۲. برگردانیدن ۳. خودداری، نگهداری ۴. اتقا
-
استنکاف
واژگان مترادف و متضاد
ابا، اجتناب، اعراض، امتناع، تحاشی، خودداری، سرپیچی، نکول
-
امتناع
واژگان مترادف و متضاد
ابا، اجتناب، استنکاف، تحاشی، تحرز، تماشی، خودداری، رد، سرباززدن، سرپیچی
-
نکول
واژگان مترادف و متضاد
استنکاف، اعراض، انکار، تخطی، خودداری، رد، نقض، واخواهی ≠ قبول
-
ممانعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازداشتن ۲. جلوگیری، خودداری، دفع، قدغن، منع ≠ ترغیب