کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خلقت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفرینش، ابداع، ایجاد، تکوین، خلق ۲. سرشت، صنع، نهاد، وضع ۳. شمایل
-
جستوجو در متن
-
خلق شدن
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد شدن، پدیدآمدن، آفریده شدن، خلقت یافتن
-
صنع
واژگان مترادف و متضاد
آفرینش، ابداع، خلقت، ساخت، ساخته، صنعت
-
شکلپذیری
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد، تشکیل، خلقت، فرمپذیری، نگارهبندی
-
ابدابداع
واژگان مترادف و متضاد
ابتکار، اختراع، انشا، ایجاد، خلق، خلقت، نوآوری، نوپردازی ≠ اقتباس
-
طینت
واژگان مترادف و متضاد
۱. باطن، جبلت، خلقت، ذات، سرشت، طبیعت، فطرت، نهاد ۲. خلق، خو، عادت ۳. طین، گل
-
آفرینش
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابداع، انشا، تکوین، خلق، خلقت، سرشت، صنع، طبیعت، فطرت، کون، نهاد ۲. عالم، مخلوقات، هستی
-
ایجاد
واژگان مترادف و متضاد
ابداع، احداث، پیدایش، تاسیس، تشکیل، تکوین، تولید، خلق، خلقت، کون، وضع
-
تکوین
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفرینش، ایجاد، پیدایش، تشکیل، خلقت ۲. آفریدن، ایجاد کردن، خلق کردن، هستی بخشیدن
-
طبیعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفرینش، اصل، حالت، خاصه، خلق، خلقت، خمیره، خوی، ذات، سرشت، طبع، عادت، غریزه، فطرت، مزاج، منش، نهاد ۲. جهان، عالم، دنیا ۳. روزگار، دهر
-
سرشت
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفرینش، خلقت، ۲. آمیزه ۳. اصل، جنس، خمیره ۴. جنم، خلقوخو، خو، ضریبه، ذات ۵. سجیه، سیرت ۶. شمال، طبع، طبیعت، طینت، غریزه، فطرت، جبلت ۷. مزاج، نهاد ۸. خمیرمایه، گوهر، جوهره
-
وضع
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسلوب، راه، روش، شیوه، طرز، طریقه، نهج ۲. حالت، حال، شکل، موقعیت ۳. هیئت ۴. گذاشتن، نهادن ۵. جنبه، چگونگی، کیفیت، وجه ۶. ایجاد، تاسیس، تشکیل، خلقت، قرار، نهاد
-
خلق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آفریدن، آفریده، آفرینش، ابداع، احداث، انشاد، ایجاد، تناسل، تولید، خلقت، کون، مخلوق ۲. توده، عامه، عوام ۳. امت، قوم، مردم، ملت ۴. مخلوق ۵. غیرسید ≠ سید ۶. آدمی، انسان ۷. آدمیان، انسانها ۸. هیکل، شمایل ۹. عالم مادی ۱۰. شهروند، ت
-
نهاد
واژگان مترادف و متضاد
۱. اداره، بنیاد، سازمان، موسسه ۲. اساس، پایه ۳. آفرینش، خلقت، فطرت ۴. طینت، جبلت، جوهره، خمیره ۵. باطن، درون، ذات، ضمیر ۶. سرشت، طبع، طبیعت، عریکه، غریزه، مزاج ۷. سجیه، سیرت، منش ۸. رسم، سنت ۹. وضع، هیئت ۱۰. ترتیب، قرار، قرارداد، مواضعه، ادا، پرداخت،...