کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خادم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خادم
واژگان مترادف و متضاد
آغا، برده، بنده، پرستار، پیشکار، چاکر، خدمتکار، خدمت کننده، خدمتگر، خدمتگزار، غلام، مددکار، مستخدم، نوکر ≠ مخدوم، آقا، ارباب
-
جستوجو در متن
-
بیگ
واژگان مترادف و متضاد
امیر، بزرگ ≠ نوکر، خادم
-
مخدوم
واژگان مترادف و متضاد
آقا، ارباب، خداوندگار، خواجه، سرور، فرمانروا، کارفرما ≠ خادم
-
پرستار
واژگان مترادف و متضاد
۱. تیماردار ۲. خادم، خادمه، خدمتکار، کنیز ۳. ربیبه
-
پیشخدمت
واژگان مترادف و متضاد
پادو، پیشکار، خادم، ، خدمتکار، خدمتگزار، فراش، مستخدم، نوکر ≠ ارباب
-
پاکار
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشکار، عریف، کارگزار ۲. پادو، خادم، خدمتکار، نوکر ≠ کارفرما
-
خائن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خیانتپیشه، خیانتگر، خیانتکار ≠ خادم، خدمتگزار ۲. نمکبهحرام، وطنفروش، میهنفروش ≠ ، وطنپرست، میهنپرست، خادم ۳. بیوفا، عهدشکن، غدار ≠ باوفا، وفادار، وفامند ۴. متقلب، نادرست ≠ درستکار
-
خدمتکار، خدمتکار
واژگان مترادف و متضاد
بنده، پرستار، پیشخدمت، پیشکار، چاکر، خادم، خدمتگزار، غلام، فراش، فرمانبر، کنیز، گماشته، مستخدم، نوکر ≠ مخدوم
-
چاکر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بنده، خادم، خدمتکار، خدمتگزار، غلام، گماشته، مستخدم، نوکر ≠ ارباب، آقا ۲. بنده، اینجانب، ارادتمند، مخلص
-
فرمانبر
واژگان مترادف و متضاد
۱. خادم، خدمتکار، گماشته، مستخدم، نوکر ۲. تابع، فرمانبردار، مطیع ≠ فرمانده
-
مستخدم
واژگان مترادف و متضاد
۱. اداری، عضو، کادر، کارمند، مامور ۲. بنده، چاکر، خادم، خدمتکار، غلام، گماشته، نوکر ≠ رئیس، کارفرما
-
آغا
واژگان مترادف و متضاد
۱. خادم ۲. خصی، خواجه ۳. بیبی، بیگم، خاتون ۴. زن، زوجه ≠ آقا، ارباب
-
نوکر
واژگان مترادف و متضاد
پادو، پیشخدمت، چاکر، خادم، خدمتکار، خدمتگزار، عبد، غلام، گماشته، مستخدم، هندو ≠ ارباب، کنیز
-
خدمتگزار، خدمتگزار
واژگان مترادف و متضاد
۱. بنده، پیشکار، خادم، خدمتکار، نوکر ≠ ارباب، مخدوم ۲. کارمند، مستخدم دولت ۳. چاکر ۴. پرستار، تیمارگر ۵. کسی که خدمت میکند