کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جَلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
جلا
واژگان مترادف و متضاد
۱. برق، تلالو، درخشش، درخشندگی، صیقل ۲. پرداخت ۳. آبوتاب، رونق ۴. آوارگی
-
واژههای همآوا
-
جلا
واژگان مترادف و متضاد
۱. برق، تلالو، درخشش، درخشندگی، صیقل ۲. پرداخت ۳. آبوتاب، رونق ۴. آوارگی
-
جستوجو در متن
-
آهار
واژگان مترادف و متضاد
پرداخت، جلا
-
صیقل
واژگان مترادف و متضاد
پرداخت، جلا، روشنگر
-
آبوتاب
واژگان مترادف و متضاد
بزک، جلا، رونق، ساختوپرداخت، طولوتفصیل
-
درخشندگی
واژگان مترادف و متضاد
پرتوافکنی، تابندگی، جلا، درخشش، رونق، شعاع، فروغ
-
نمود
واژگان مترادف و متضاد
بروز، پدیده، جلا، جلوه، رونق، علامت، مظهر، نمایش
-
درخشش
واژگان مترادف و متضاد
برق، پرتو، پرتوافکنی، تلالو، جلا، درخشندگی، روشنی، فروغ
-
رونق
واژگان مترادف و متضاد
آبادانی، آبرو، آبوتاب، اعتبار، پیشرفت، تداول، جلا، جلوه، درخشندگی، رواج، روشنی، عمران، نضج، نمود
-
پرداخت
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادا، تادیه، بازدادن، کارسازی، وامگذاری ۲. آهار، جلا، صیقل، صیقلی ۳. صافکاری، صاف کردن ≠ دریافت
-
تابندگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تابش، تشعشع، تلاءلو، درخشش، درخشندگی، شعشعه، فروغ، نورافشانی ۲. برق، جلا ≠ تیرگی
-
تلالو
واژگان مترادف و متضاد
۱. برق، تابش، جلا، جلوه، درخشش، درخشندگی، زرقوبرق ۲. فروزش، فروغ لمعان ۳. برق زدن، درخشیدن
-
سابیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ساییدن، سودن ۲. کوبیدن، نرم کردن ۳. سوهان زدن، صیقلی کردن ۴. زدودن ۵. پاک کردن، جلا دادن، صیقل دادن، براق کردن