کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جفا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جفا
واژگان مترادف و متضاد
آزار، اذیت، بیوفایی، بیمهری، تطاول، جور، ستم، ظلم، غدر، نامهربانی ≠ مهر
-
جستوجو در متن
-
وفا
واژگان مترادف و متضاد
ایفایعهد، پیمانپایی، دوستی، صمیمیت ≠ جفا
-
ستم کردن
واژگان مترادف و متضاد
جور کردن، جفا کردن، تعدی کردن، ظلم کردن، بیدادگری کردن، تطاول کردن، آزار کردن
-
نامهربانی
واژگان مترادف و متضاد
بیمحبتی، بیمهری، جفا، جور، ستم ≠ مهربانی
-
ظلم
واژگان مترادف و متضاد
آزار، اجحاف، اعتساف، بغی، بیدادگری، بیداد، تطاول، تعدی، جبر، جفا، جفا، جور، ستم، ستمگری، غدر، مظلمه ≠ مهر
-
تطاول کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ظلم کردن، ستم کردن، جفا کردن، جور کردن ۲. تعدی کردن، دستاندازی کردن
-
مهرورزی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجمش، عشقبازی، عشقورزی، معاشقه ۲. شفقت، مهربانی ≠ جفاپیشگی، جفا
-
بیدادگری
واژگان مترادف و متضاد
اعتساف، تعدی، جفا، جور، ستم، ستمگری، ظلم ≠ دادگری، عدل، معدلت
-
تطاول
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعدی، جفا، جور، درازدستی، دستاندازی، ستم، ظلم، گردنکشی ۲. تعدی کردن، دستاندازی کردن، گردنکشی کردن ≠ مهر
-
جور
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیداد، جفا، ستم، ظلم ۲. خط لب جام ≠ داد، عدل، مهر
-
ستم
واژگان مترادف و متضاد
آزار، اجحاف، ایذا، بغی، بیداد، بیدادگری، تطاول، تعدی، جبر، جفا، جور، حیف، ظلم، مظلمه ≠ مهر
-
غدر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیوفایی، پیمانشکنی، نقضعهد ۲. جفا، جور ۳. خیانت ۴. تزویر، حیله، فریب، مکر
-
اذیت
واژگان مترادف و متضاد
آزار، آزردن، ایذاء، ایذاء، تاذی، تصدیع، تعب، تعذیب، جفا، رنج، رنجه، زجر، زحمت، ستوهی، شکنجه، عذاب، عنا، محنت، مزاحمت
-
مهربان
واژگان مترادف و متضاد
باعاطفه، آزرمجو، بامهر، بامحبت، پرعاطفه، حفی، حمیم، خوشخو، دلسوز، رحیم، رقیقالقلب، شفیق، عاطفیمزاج، نرمدل، عطوف، غمخوار، مشفق، مهرور، مهرپرور، مهرورز، نازکدل ≠ جفاپیشه، نامهربان، جور، جفا