کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جای چیزی را عوض کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تعویض
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاخت، تبادل، تبدل، تبدیل، تغییر، دگش، عوض، مبدل، معاوضه ۲. عوض کردن، بدل کردن ۳. پناه جستن
-
معاوضه کردن
واژگان مترادف و متضاد
تعویض کردن، عوض کردن، تاخت زدن، تبدیل کردن
-
تاخت زدن
واژگان مترادف و متضاد
عوض کردن، معاوضه کردن ≠ معامله کردن، خریدن، فروختن، مبادله کردن
-
تفاوت کردن
واژگان مترادف و متضاد
تغییر کردن، فرق کردن، متفاوت شدن، دگرگون شدن، عوض شدن
-
مبادله کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ردوبدل کردن ۲. تعویض کردن، عوض کردن، تبدیل کردن
-
تعویض کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدل کردن، عوض کردن، معاوضه کردن ۲. جایگزین کردن ۳. جانشین کردن
-
تغییر دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دگرگون ساختن، متحول کردن، متفاوت ساختن ۲. عوض کردن
-
مبدل شدن
واژگان مترادف و متضاد
تبدیلگشتن، بدل شدن، تغییر یافتن، دگرگون شدن، عوض شدن ≠ تبدیل کردن
-
تغییر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دگرگونشدن، متفاوت شدن، عوض شدن ۲. متحولشدن، تحول یافتن ۳. مبدل شدن
-
خودسوزی کردن
واژگان مترادف و متضاد
خود را به آتش کشیدن، خویشتنسوزی کردن، خود را آتش زدن
-
متارکه کردن
واژگان مترادف و متضاد
جداشدن، طلاق گرفتن، یکدیگر را ترک کردن ≠ ازدواج کردن
-
توالت کردن
واژگان مترادف و متضاد
آرایش کردن، بزرگ کردن، خود را آراستن
-
ملاقات کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیدار کردن، یکدیگر را دیدن، زیارت کردن، دیدن کردن ۲. روبرو شدن
-
خودکشی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. انتحار کردن، خود را کشتن، خودسوزی کردن ≠ قتل نفس کردن ۲. نسلکشی کردن
-
خودستایی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رجز خواندن، لاف زدن، رجزخوانی کردن، خود را ستودن، خودنمایی کردن، از خود تعریف کردن ۲. کبر ورزیدن، تبختر فروختن