کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جای داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
محل داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. موجودی داشتن، اعتبار داشتن ۲. جا داشتن، مورد داشتن، تناسب داشتن، مناسب بودن ۳. فرصت داشتن، مجال داشتن
-
سروکار داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعامل داشتن، رابطه داشتن، ارتباط داشتن، مرابطه داشتن ۲. معامله داشتن، دادوستدداشتن
-
مرافعه داشتن
واژگان مترادف و متضاد
درگیری داشتن، اختلاف داشتن، کشمکش داشتن، دشمنی داشتن
-
منزلت داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارج داشتن، قرب داشتن، قدر داشتن، حرمتداشتن ۲. ارزش داشتن، اهمیت داشتن، اعتبارداشتن ۳. شان داشتن، مرتبت داشتن ۴. مکانتداشتن، درجه و پایه داشتن
-
منافات داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فرق داشتن، اختلاف داشتن، تفاوت داشتن ۲. نقیض بودن، تضاد داشتن، ناهمخوانی داشتن، ناسازگار بودن، ناسازگاری داشتن، تضاد داشتن، ناهمخوان بودن
-
طمع داشتن
واژگان مترادف و متضاد
امید داشتن، توقع داشتن، چشم داشتن، چشمداشت داشتن، امیدوار بودن ≠ طمع بریدن
-
مزیت داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برتری داشتن، رجحان داشتن، امتیاز داشتن ۲. اولویت داشتن
-
بزرگ داشتن
واژگان مترادف و متضاد
محترمشمردن، گرامی داشتن، نکو داشتن احترامگذاشتن، تکریم کردن، معزز داشتن، عزیز داشتن ≠ کوچک شمردن
-
خیال داشتن
واژگان مترادف و متضاد
قصد داشتن، تصمیم داشتن، عزم داشتن
-
چشم داشتن
واژگان مترادف و متضاد
توقع داشتن، امید داشتن، امیدوار بودن، آرزو داشتن، منتظربودن
-
مانع داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایرادداشتن، اشکال داشتن، مشکل داشتن ۲. محظوریت داشتن
-
مراوده داشتن
واژگان مترادف و متضاد
رفتوآمد داشتن، حشرونشر داشتن، معاشرتداشتن، نشستوبرخاست داشتن
-
مغایرت داشتن
واژگان مترادف و متضاد
اختلاف داشتن، تفاوت داشتن، ناسازگاریداشتن، مباینت داشتن
-
تباین داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفاوت داشتن، متفاوت بودن ۲. اختلاف داشتن، ضدیت داشتن
-
تمایل داشتن
واژگان مترادف و متضاد
خواهانبودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت داشتن، رغبت نشان دادن، متمایل بودن