کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَارَةً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تارم
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایوان، بالکن، طارم ۲. تاره ۳. داربند، داربست ۴. کلبه، خانهچوبی ۵. محجر
-
ابریشم
واژگان مترادف و متضاد
۱. بریشم، پرند، پرنیان، پیله، حریر ۲. تاره، زه، ساز ۳. بریشمنواز، دستانساز، نوازنده ۴. درختابریشم، شبخسب
-
تار
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاریک، تیره، ظلمانی، مظلم ≠ روشن، شفاف ۲. خفه، کدر، گرفته ≠ شفاف، منیر ۳. سیاه، مشکی، غبارگرفته ۴. ساز ۵. سیم ۶. تاره، رشته، نخ ≠ پود ۷. تارک، فرقسر، مفرق ۸. تال ۹. دانهمو، نخمو